جدول جو
جدول جو

معنی پیربلوط - جستجوی لغت در جدول جو

پیربلوط
(بَ)
دهی از دهستان لاربخش حومه شهرستان شهرکرد. واقع در 15هزارگزی شمال باختر شهر کرد و 12هزارگزی راه چال شتر بشهرکرد دامنه کوه، معتدل دارای 1393 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و کشمش. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن فرعی است و در حدود15 باب دکان دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
دهی از دهستان دیره بخش گیلان شهرستان شاه آباد. 52 هزارگزی شمال باختری گیلان. کنار رود خانه الوند. دشت. گرمسیر مالاریائی با 175 تن سکنه. آب آن از رودخانه دیره. محصول آنجا غلات، ذرت، پنبه، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و تابستان به حدود هوکانی و درگه میروند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 169)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد. واقع در 5هزارگزی شمال چنار عباس خان. کوهستانی، سردسیر. دارای 308 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات و لبنیات و انگور و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان انگوت بخش کرمی شهرستان اردبیل، واقع در 24هزارگزی شمال باختری کرمی و 14هزارگزی شوسۀ کرمی به اردبیل، جلگه، گرمسیر، دارای 140 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا