جدول جو
جدول جو

معنی پکلوش - جستجوی لغت در جدول جو

پکلوش
پکر افسرده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ)
نوعی از گل است. (آنندراج). شاید مخفف پیلگوش باشد
لغت نامه دهخدا
کافور مغشوش را گویند و با سین بی نقطه هم درست است، (برهان)، پالوس، بالوس، بالوش
لغت نامه دهخدا
(پْلو / پُ)
نوئل آنتوان. ادیب و عالم فرانسوی. او راست: مناظر طبیعت (1732م.) که تقریباً به تمام زبانهای اروپائی ترجمه شده است، تاریخ آسمان (1739) و غیره. مولد وی بسال 1688 و وفات در 1761
لغت نامه دهخدا
تصویری از پالوش
تصویر پالوش
کافور مغشوش پالوس بالوس بالوش
فرهنگ لغت هوشیار
ریختن و پخش شدن مایع در اثر ضربه
فرهنگ گویش مازندرانی
پله، پلکان
فرهنگ گویش مازندرانی
چلاندن لباس به هنگام شستشو
فرهنگ گویش مازندرانی
کفش لاستیکی
فرهنگ گویش مازندرانی