پچپچه سخنی که در افواه بیفتد و مردم آهسته و بیخ گوشی به یکدیگر بگویند، پچ پچ ادامه... سخنی که در افواه بیفتد و مردم آهسته و بیخ گوشی به یکدیگر بگویند، پچ پچ تصویر پچپچه فرهنگ فارسی عمید
پچپچه (پِ پِ چَ / چِ / پُ پُ چَ / چِ) سخنی را گویند که در السنه و افواه افتد و همه کس بطریق سرگوشی و خفیه بهم گویند. (برهان). پچ پچ. همهمه. فچفچه ادامه... سخنی را گویند که در السنه و افواه افتد و همه کس بطریق سرگوشی و خفیه بهم گویند. (برهان). پچ پچ. همهمه. فچفچه لغت نامه دهخدا
پچپچه سخنی را گویند که در السنه و افواه افند و همه کس بطریق سر گوشی و خفیفه بهم گویند سخن آهسته. پچ پچ کردن ادامه... سخنی را گویند که در السنه و افواه افند و همه کس بطریق سر گوشی و خفیفه بهم گویند سخن آهسته. پچ پچ کردن فرهنگ لغت هوشیار
پچپچه ((پِ پِ چِ)) سخنی که بر سر زبان ها بیفتد و مردم آن را به طور درگوشی به یکدیگر بگویند ادامه... سخنی که بر سر زبان ها بیفتد و مردم آن را به طور درگوشی به یکدیگر بگویند فرهنگ فارسی معین