جدول جو
جدول جو

معنی پپلس - جستجوی لغت در جدول جو

پپلس
تردیدی که از نان خشک و روغن و دوشاب سازند، اشکنه ای که از روغن و پیاز بروغن بریان کرده و آب و نان خشک سازند: (گر ز ماهیت ماهیچه بگویم رمزی نخوری رشته که این نیست چنین پپلس وار) (بسحاق)
فرهنگ لغت هوشیار
پپلس
اشکنه ای که با کشک یا آب، پیاز و روغن درست کنند
تصویری از پپلس
تصویر پپلس
فرهنگ فارسی عمید
پپلس
((پَ لُ))
تریدی که از نان خشک و روغن و دوشاب سازند، اشکنه ای که از روغن و پیاز با روغن بریان کرده و آب و نان خشک سازند
تصویری از پپلس
تصویر پپلس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیلس
تصویر پیلس
پیلسته عاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلس
تصویر پیلس
استخوان فیل، عاج، پیلسته، بیلسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالس
تصویر پالس
تکان، ضربان، نبض، تلفن مدت زمان معینی برای مکالمات تلفنی درون شهری
فرهنگ فارسی معین