جدول جو
جدول جو

معنی پوزبند - جستجوی لغت در جدول جو

پوزبند
دهان بند، تسمه های به هم دوختۀ شبیه کیسه که پوز جانوران گاز گیرنده مانند سگ و اسب و استر را در آن می کنند و می بندند تا نتوانند گاز بگیرند
تصویری از پوزبند
تصویر پوزبند
فرهنگ فارسی عمید
پوزبند
(بَ)
آلتی که بر پوزۀ خر و گاو و مانند آن بندند که از کشت نچرد وبدهان سگ بندند تا نگزد و نیز بدهان بره و بزغاله وگوساله کنند تا بیش شیر نمکد. پوزه بند:
سعی او بازوی دلیران است
سهم او پوزبند شیران است.
سنائی.
پوزبند وسوسه عشق است و بس
ورنه کی وسواس رابسته ست کس.
مولوی.
علمهای اهل حس شد پوزبند
تا نگیرد شیر از آن علم بلند.
مولوی.
زاهد ششصد هزاران ساله را
پوزبندی ساخت آن گوساله را.
مولوی.
جعم، پوزبند بر دهن شتر کردن تا از گزیدن و چریدن باز ماند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پوزبند
آلتی که بر پوزه خر وگاو و مانند آن بندند که از کشت نچرد
تصویری از پوزبند
تصویر پوزبند
فرهنگ لغت هوشیار
پوزبند
پوزه بند، دست بند آهنی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوزبند
تصویر کوزبند
شیوه ای در زراعت که بذر را روی پل می کارند تا هنگام آب دادن، آب روی آن را فرانگیرد و فقط به ریشه و پایین ساقه برسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
لبخندی که از روی تحقیر و استهزا به کسی بزنند، لبخند مسخره آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(زِ)
دهی است از دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 21هزارگزی جنوب کلیبر، با 331 تن سکنه. آب آن از دو رشته چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
تبسمی بقصد انکار یا تحقیر و استهزاء. خندۀ به استهزاء. تهانف. پوزه خند. پوزخنده. لب خندی که خداوند آن خواهد با قهقهه خندد لیکن خودداری کند. از بیت ذیل خاقانی ظاهراً چنین مستفاد میشود که اصل این کلمه پوست خند یا پوست خنده بوده است:
ور چه نگشائی لب و در پوست بخندی
از رشتۀ جانم گره غم بگشائی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
آنچه بر پای بندند بندی که بر پای مجرم بندند پاوند، قندان کودک، گرفتار مقید، فریفته مفتون عاشق دلباخته، متاهل دارای همسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
لبخند مسخره آمیز
فرهنگ لغت هوشیار
تسمه های بهم پیوسته مشبک که دهان چار پایان مانند استر خر گاو و سگ را بدان بندند تا گاز نگیرند و بره و بزغاله را بدان بندند تا دیگر از پستان مادر شیر نمکند پوزه بند دهان بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
((خَ))
لبخند تمسخرآمیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایبند
تصویر پایبند
متعهد، ملتزم، مقید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
ابتسامةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
Sneer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
ricanement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
глузування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
비웃음
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
насмешка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
طنزیہ مسکراہٹ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
বিদ্রূপ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
dhihaka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
alaycı gülüş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
בּוּז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
あざ笑い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
szyderczy uśmiech
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
उपहास
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
senyum sinis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
การเยาะเย้ย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
spottende glimlach
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
höhnisches Lächeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
ghigno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
escárnio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
冷笑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پوزخند
تصویر پوزخند
mueca de desprecio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی