جدول جو
جدول جو

معنی پورکهور - جستجوی لغت در جدول جو

پورکهور(کَ)
ده کوچکی از دهستان سیاهو مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در 108 هزارگزی شمال بندرعباس و سه هزارگزی شمال راه مالرو سیاهو به گهره. دارای 20 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به معنی غلیواج باشد که مرغ گوشت رباست و آن را به عربی حداءه خوانند ... (برهان)، کلاغ، غلیواز، (آنندراج)، پرنده ای که غلیواج نیز گویند، (ناظم الاطباء)، کورکوره، (حاشیۀ برهان چ معین)، غلیواج، مرغ گوشت ربا، زغن، (فرهنگ فارسی معین)، خرجل، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
تیری که هر کجا که یکی پشم توده دید
حالی چو کورکور دراو آشیان کند،
کمال الدین اسماعیل (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
تیره ای از طایفۀ شهی هفت لنگ بختیاری است و خود دارای شعبی است به شرح زیر: خدر سرخ، خدری، گرگه، باپیر، سیف الدین وند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 73)
از طوایف هفت لنگ بختیاری است که در مال امیر سوسن سکنی ̍ دارند، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 74)
لغت نامه دهخدا
گریه کردن، اشک ریختن فراوان همراه با فریاد و ناله، صدای.، باعجله و شتابان
فرهنگ گویش مازندرانی