جدول جو
جدول جو

معنی پورملخ - جستجوی لغت در جدول جو

پورملخ
(رِ مَ لَ)
پورۀ ملخ. تخم ملخ. دانه های چندی از ده تا بیست و پنج در کوزه مانندی کوچک به اندازۀ نصف انگشت کوچک دست عادی و آن دانه ها، تخم ملخ است که به پور ملخ مشهوراست. سرء. سرو. (منتهی الارب). تخم غوغا. تخم دبا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاملخ
تصویر پاملخ
چیزی که شبیه پای ملخ باشد، نوعی ساعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پورمند
تصویر پورمند
صاحب پسر، پسردار
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
دهی از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد. واقع در 5هزارگزی شمال چنار عباس خان. کوهستانی، سردسیر. دارای 308 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات و لبنیات و انگور و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ)
مقابل پادنگ در ساعت
لغت نامه دهخدا
(رَ مَ)
بورک. کفک. ظاهراً مصحف بورک باشد. (رودکی نفیسی ج 3 ص 1182)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان آتش بیگ که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 295 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
میخ سربزرگ چوبین را گویند که در طویلۀ اسبان به کار برند، (برهان) (ناظم الاطباء) :
به اشک چشمم چون خانه کورمیخ کشند
چو غنچه هیچم باشد که سیرخواب کنند،
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(مَ لِ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 4هزارگزی خاور مهاباد و 4هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به میاندوآب. دره، معتدل، مالاریائی. دارای 58 تن سکنه. آب آن از رود خانه مهاباد. محصول آنجا غلات و توتون و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام شاعری فارسی زبان. و نظامی عروضی ذکر وی در عداد شاعرانی چون قمری گرگانی و رافعی نیشابوری و کفائی گنجه ای و کوسۀ فالی که اسامی ملوک طبرستان بدانان باقی مانده، آورده است. (چهار مقالۀ عروضی چ اروپا ص 28)
لغت نامه دهخدا
(رِ مُ جَ)
ابن ملجم عبدالرحمان مرادی قاتل علی بن ابیطالب علیه السلام:
در نام نگه مکن که فرق است
از (در) زادۀعوف و پور ملجم.
خاقانی.
رجوع به عبدالرحمن بن ملجم شود
لغت نامه دهخدا
نام یکی از رایان هند بروزگار شیرشاه پادشاه هند. رجوع بتاریخ شاهی تألیف احمد یادگار ص 191 و 216 تا 220 شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
فردریک هانری دو. ژنرال فرانسوی، مولد پنتی وی. مقتول در برابر قلعۀ سباستپل (1811-1854 میلادی)
لغت نامه دهخدا
چیزی که شبیه به پای ملخ باشد، (ساعت سازی) نوعی از ساعت مقابل پادنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پورمند
تصویر پورمند
صاحب پسر، صاحب فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایملخ
تصویر پایملخ
ناچیز، بی مقدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پورمند
تصویر پورمند
((مَ))
پسردار، صاحب پسر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاملخ
تصویر پاملخ
((مَ لَ))
نوعی از ساعت، مقابل پادنگ
فرهنگ فارسی معین
روستایی از گتاب بابل
فرهنگ گویش مازندرانی