قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، غَریبِستان، مَقبَره، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان
مخفف گورستان، (فهرست ولف) : بر این دشت من گورسانی کنم برومند را شورسانی کنم، فردوسی، یکی گورسان کرد از آن دشت کین که جایی ندیدند پیدا زمین، فردوسی، ز گودرزیان روز جنگ و نبرد چنان گورسانی پدیدار کرد، فردوسی
مخفف گورستان، (فهرست ولف) : بر این دشت من گورسانی کنم برومند را شورسانی کنم، فردوسی، یکی گورسان کرد از آن دشت کین که جایی ندیدند پیدا زمین، فردوسی، ز گودرزیان روز جنگ و نبرد چنان گورسانی پدیدار کرد، فردوسی
در شواهد زیر ظاهراً مراد شوره زارهای میان مسکن نعمان بن منذر (حیره) و مدائن است: که از کشور شورسان بود مرز کسی خاک او را ندانست ارز، فردوسی، ره شورسان تا در طیسفون زمین خیره شد زیر نعل اندرون، فردوسی
در شواهد زیر ظاهراً مراد شوره زارهای میان مسکن نعمان بن منذر (حیره) و مدائن است: که از کشور شورسان بود مرز کسی خاک او را ندانست ارز، فردوسی، ره شورسان تا در طیسفون زمین خیره شد زیر نعل اندرون، فردوسی
دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم، در یک هزارگزی راه فرعی دستجرد به سرهه رود. سکنه 308 تن. آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات، بنشن، باغات انگور، بادام و قیسی و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم، در یک هزارگزی راه فرعی دستجرد به سرهه رود. سکنه 308 تن. آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات، بنشن، باغات انگور، بادام و قیسی و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
مرحوم دهخدا در یادداشتهای خود آرند: کورسان یا گورسان (در نسخۀ خطی شاهنامۀ کتاب خانه من) و نسخه بدل چ بروخیم کورشان، ماوراءالنهر: زمین کورسان ورا داد شاه که بود او سزای بزرگی و گاه چنین خواندندش همی پیشتر که خوانی کنون ماوراءالنهر. فردوسی
مرحوم دهخدا در یادداشتهای خود آرند: کورسان یا گورسان (در نسخۀ خطی شاهنامۀ کتاب خانه من) و نسخه بدل چ بروخیم کورشان، ماوراءالنهر: زمین کورسان ورا داد شاه که بود او سزای بزرگی و گاه چنین خواندندش همی پیشتر که خوانی کنون ماوراءالنهر. فردوسی
مراد زال است: که چون بودتان کار با پور سام بدیدن به است اربآواز و نام. فردوسی. ، مراد رستم است: بخندید با رستم اسفندیار چنین گفت کای پور سام سوار. فردوسی
مراد زال است: که چون بودتان کار با پور سام بدیدن به است اربآواز و نام. فردوسی. ، مراد رستم است: بخندید با رستم اسفندیار چنین گفت کای پور سام سوار. فردوسی
نام پادشاه شهر کلوسیوم. و کلوسیوم در خطۀ قدیمۀ اتروریا از ایتالیا واقع است، پورسنا در 508 قبل از میلاد ببهانۀ اعادۀ تارکین به تخت سلطنت بروم لشکر کشید و آن کشور را ضبط کرد ولی در همان اوان مغلوب شد و لاتن ها روم را از چنگ وی برون آوردند و فقط پاره ای از اراضی روم در دست وی ماند
نام پادشاه شهر کلوسیوم. و کلوسیوم در خطۀ قدیمۀ اتروریا از ایتالیا واقع است، پورسنا در 508 قبل از میلاد ببهانۀ اعادۀ تارکین به تخت سلطنت بروم لشکر کشید و آن کشور را ضبط کرد ولی در همان اوان مغلوب شد و لاتن ها روم را از چنگ وی برون آوردند و فقط پاره ای از اراضی روم در دست وی ماند
دهی جزء دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 11000 گزی شمال کرج و 54 هزار و سیصدگزی تهران متصل براه کرج به چالوس، در درۀ رود کرج، سردسیر، دارای 221 تن سکنه، آب آن از رود کرج، محصول آنجا غلات و میوه و لبنیات، شغل اهالی زراعت است و دبستانی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) ده کوچکی از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان، واقع در 92 هزارگزی شمال باختری راور و 170 هزارگزی شمال راه فرعی راور به یزد، دارای 40 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی جزء دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 11000 گزی شمال کرج و 54 هزار و سیصدگزی تهران متصل براه کرج به چالوس، در درۀ رود کرج، سردسیر، دارای 221 تن سکنه، آب آن از رود کرج، محصول آنجا غلات و میوه و لبنیات، شغل اهالی زراعت است و دبستانی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) ده کوچکی از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان، واقع در 92 هزارگزی شمال باختری راور و 170 هزارگزی شمال راه فرعی راور به یزد، دارای 40 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)