جدول جو
جدول جو

معنی پودر - جستجوی لغت در جدول جو

پودر
گرد وغبار، گرد سپیدی که زنان جای سپیدآب مصرف میکنند
تصویری از پودر
تصویر پودر
فرهنگ لغت هوشیار
پودر
آنچه خرد شده و به صورت گرد درآمده باشد
تصویری از پودر
تصویر پودر
فرهنگ فارسی عمید
پودر
گرد، آرد
تصویری از پودر
تصویر پودر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پودری
تصویر پودری
Powdery
دیکشنری فارسی به انگلیسی
порошковый
دیکشنری فارسی به روسی
порошкоподібний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
चूर्णयुक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پادر
تصویر پادر
لاتینی کشیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اودر
تصویر اودر
برادر پدر عم عمو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تودر
تصویر تودر
هرزه گساری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوده
تصویر پوده
خالی، پوچ، میان تهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شودر
تصویر شودر
چادر، لحاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوده
تصویر پوده
کهنه و پوسیده، چوب پوسیده
پوده کردن: تخمه کردن، فاسد شدن غذا در معده که سبب سوء هضم می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هودر
تصویر هودر
هر چیز زشت و زبون، زشت رو و بدخو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوکر
تصویر پوکر
نوعی بازی و قمار با ورق شبیه بازی آس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جودر
تصویر جودر
گیاهی با دانه های ریز و باریک که در میان کشتزار جو می روید
فرهنگ فارسی عمید
بچه گاو گوساله، بچه گاو کوهی بچه گوزن، پوست گوساله، نوعی غله خودرو که در میان زراعت گندم و جو روید و آنرا جودر و جودره خوانند، مرغی است کوچک از نوع مرغابی که گوشت آن بغایت بد بو میباشد
فرهنگ لغت هوشیار