جدول جو
جدول جو

معنی پوآنسو - جستجوی لغت در جدول جو

پوآنسو
(سُ)
لوئی. یکی از مشاهیر حکمای ریاضی و هندسۀ فرانسه است. مولد وی پاریس بسال 1777 میلادی و وفات در سنۀ 1859. وی یکی از موجدین مکانیک است و آثار معتبرۀ بسیار در ریاضی دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ژَ)
ژزف آلفونس، شاعر فرانسوی. مولد وی 1769 میلادی در پلیسان (بوش دورن) و او در دورۀ انقلاب فرانسه مدتی در اروپا بسیاحت پرداخت و در عصر امپراطوری به کشور خود بازگشت و برخی از اشعار و اپراهای خود را منتشر کرد. وی از امپراطور طرفداری میکرد و بسمت مفتشی تئاترها و عضویت آکادمی نائل گردید و بعدها هجویه ای نسبت به امپراطور آلکساندر منتشر ساخت و در نتیجه تبعیدشد و در سنۀ 1811 میلادی درگذشت. او راست: منظومۀ ’ناویگاسیون’ (دریانوردی)
لغت نامه دهخدا
خطه ای در تقسیمات قدیمه که از طرف شمال به ناحیۀ برتانیه، آنژو و تورنه و از سوی مغرب به اقیانوس اطلس و از جانب جنوب به خطۀ آنکوموا، سنتونژه، و اونیس و از سمت مشرق به خطۀ بری و مارشه محدود است، مرکز این ناحیت شهر پوآتیه است که مسکن قوم پیکتاوی بود، این سرزمین منقسم به پوآتوی سفلی وپوآتوی علیاست، پوآتوی علیا امروز، ایالت های ایکی سورۀ وینه را بوجود آورده و پوآتوی سفلی هم ایالت واند را تشکیل میدهد این ناحیت از جهت حاصلخیزی متوسط است، جنگل ها و حیوانات شکاری و ماهی فراوان دارد، انتیمون و معادن آهن و سنگ ساختمانی و مرمر در این ناحیه بسیار است، مستحاثات کثیره در این خطه یافت میشود، وقتی به اکتیان ملحق بوده و در زمان شارلمان کنت نشینی (امارت) جداگانه تشکیل شده بود و کنت های این کنت نشین بتدریج حائز عنوان دوکی گردیده اکتیان را هم ضبط کردند، در سال 1137م، این ناحیه در تملک پادشاه فرانسه بود و سپس بدست دولت انگلیس افتاد و مدت مدیدی مایۀ نزاع و کشمکش دو دولت مزبور شد و بالاخره در اواخر مائۀ 14 میلادی بصورت قطعی به فرانسه ملحق گردید
لغت نامه دهخدا
نام جزیره ای از جزایر مملکت چین
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان، واقع در 35 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت، کوهستانی، سردسیر، دارای 300 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آنجا غلات و لبنیات و ابریشم، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب، راه مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا