جدول جو
جدول جو

معنی پلیکا - جستجوی لغت در جدول جو

پلیکا
زمین ناصاف و ناهموار، زمین شیب دار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملیکا
تصویر ملیکا
(دخترانه)
گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده گندمیآنکه خودرو هستند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از الیکا
تصویر الیکا
(دخترانه)
نام روستایی در مازندران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پلیکان
تصویر پلیکان
مرغ سقا، در علم زیست شناسی پرنده ای آبزی و ماهی خوار با نوک دراز و پرهای سفید که قدش تا یک متر می رسد، در زیر گردن کیسه ای دارد که می تواند چند لیتر آب در آن جا بدهد و حمل کند، گاهی نیز ماهی هایی را که شکار می کند در آن کیسه ذخیره می کند، مادۀ آن ۴ یا ۵ تخم می گذارد
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
لفظ زندی بمعنی پری
لغت نامه دهخدا
(پُ)
رقص بهمی ̍
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلکا
تصویر پلکا
رقص بوهمی معمول در فرانسه
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع دهستان اوزرود علیای نور، نام دهکده ای در نور
فرهنگ گویش مازندرانی
پلک پلک زدن چشم، دور خود پچیدن در اثر درد شدید
فرهنگ گویش مازندرانی
کوزه ی گلی کوچک که معمولا از آن به عنوان ظرف لبنیات استفاده.، پیاله ی گلی، کوزه ی کوچک، کوزه ی کوچک، پیاله
فرهنگ گویش مازندرانی
صورت فلکی خوشه ی پروین
فرهنگ گویش مازندرانی
گل نشکفته ی پنبه، غوزه ی پنبه
فرهنگ گویش مازندرانی
آب مازاد جوی را به رود اصلی منحرف کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
استخوان پا از زانو تا لگن، پایه ی چوبی برای ساختن پرچین
فرهنگ گویش مازندرانی