جدول جو
جدول جو

معنی پلودیو - جستجوی لغت در جدول جو

پلودیو
(پْلُ / پِ لُ وْ)
نام بلغاری فیلی پوپلی، شهری به بلغارستان
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پلندین
تصویر پلندین
بلندین، پیرامون در، چهارچوب در خانه، چوب بالای در، سردر خانه
فرهنگ فارسی عمید
(پُ لُ)
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
لغت نامه دهخدا
(وُ دی یَ)
کودکی و خردی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، ستم. (منتهی الارب). جفا. (اقرب الموارد) ، کم مهربانی. (منتهی الارب). قلت رفق، کم دانشی به کارها چون کار کودکان. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کْلُ / کِ لُ)
یکی از خانواده های معروف روم قدیم بوده است. (تمدن قدیم، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
لغت نامه دهخدا
(کْلُ / کِ لُ)
تیبریوس یا کلود اول امپراتور روم (سالهای 41 تا 54 میلادی). او در سال دهم قبل از میلاد در لیون متولد شد و در سال 54 میلادی درگذشت. ابتدا مسالین و سپس آگرپین را بزنی گرفت. مردی دانشمند ولی ضعیف النفس بود و چنان رفتار کرد که آگرپین بر او تسلط یافت و سرانجام او را مسموم کرد. (از لاروس). و رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 82 ’کلاودیوس’ (کذا) شود
لغت نامه دهخدا
(یُ)
آنتونیو اسکار دو فراگزو، ژنرال و رجل سیاسی پرتقالی (1869- 1951). وی در سال 1928 بریاست جمهور رسید
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
پیرامن در باشد. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ خطی نخجوانی). پیرامون و چوب بالائین در خانه باشد و بعضی چهارچوب در خانه را هم گفته اند. (آنندراج) :
در او افراشته درهای سیمین
جواهرها نشانده در پلندین.
شاکر بخاری
لغت نامه دهخدا
(پْلُ / پِ لُ)
مرکز بخش از ایالت فی نیستر در شهرستان برست دارای 1186 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(وَ دی یَ)
کودکی و خردی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به ولودیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کلودین
تصویر کلودین
فرانسوی سریشم پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
فرانسوی نواییک دارای جنبه ملودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلندین
تصویر پلندین
چارچوب در آستانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
لحّني
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
Melodious, Melodic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
mélodique, mélodieux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodisch, melodieus
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
ทำนอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melódico, melodioso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
мелодичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
мелодійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
سازگار , خوشگوار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
メロディックな , メロディアスな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
מלודי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodisch, melodiös
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
旋律的 , 悦耳的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
멜로디가 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
সুরেলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
सुरध्वनिक , सुरम्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodico, melodioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melódico, melodioso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ملودیک
تصویر ملودیک
melodi, melodius
دیکشنری فارسی به اندونزیایی