بارهنگ، که گیاهی است. (ازفرهنگ فارسی معین) (از دزی). رجوع به بارهنگ شود، کنایه از لاف و گزاف و اظهار تجمل و خودنمایی و خودستایی. (ناظم الاطباء) : فریب حسن بتی را مخور که خوبی او مثال زلف نماید بلندپروازی. سلیم (از آنندراج). من کجا وین بلندپروازی سدره کی بلبل آشیان باشد. سنجر کاشی (از آنندراج). ، حرص و هوی و هوس. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلندپرواز و بلندپروازی کردن شود
بارهنگ، که گیاهی است. (ازفرهنگ فارسی معین) (از دزی). رجوع به بارهنگ شود، کنایه از لاف و گزاف و اظهار تجمل و خودنمایی و خودستایی. (ناظم الاطباء) : فریب حسن بتی را مخور که خوبی او مثال زلف نماید بلندپروازی. سلیم (از آنندراج). من کجا وین بلندپروازی سدره کی بلبل آشیان باشد. سنجر کاشی (از آنندراج). ، حرص و هوی و هوس. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلندپرواز و بلندپروازی کردن شود
پیرامن در باشد. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ خطی نخجوانی). پیرامون و چوب بالائین در خانه باشد و بعضی چهارچوب در خانه را هم گفته اند. (آنندراج) : در او افراشته درهای سیمین جواهرها نشانده در پلندین. شاکر بخاری
پیرامن در باشد. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ خطی نخجوانی). پیرامون و چوب بالائین در خانه باشد و بعضی چهارچوب در خانه را هم گفته اند. (آنندراج) : در او افراشته درهای سیمین جواهرها نشانده در پلندین. شاکر بخاری