جدول جو
جدول جو

معنی پلنتاین - جستجوی لغت در جدول جو

پلنتاین
(پِ لَ یِ)
بارتنگ. بارهنگ. خنگ. خرگوشک. خرگوش. خرغول. خرغوله. چرغول و چرغون. جرغول. جرغوله. ریم آهنگ. ریم آهنج. مری زبانک. زبان بره. لسان الحمل. نبروشه. خوبکلا. خمخم. تخم سپید. بردوسلام. خبیده. ابلنتاین. (ذیل قوامیس عرب تألیف دزی ج 1 ص 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پلاتین
تصویر پلاتین
عنصر فلزی نقره ای رنگ و قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی و جواهرسازی و شکسته بندی و دندان پزشکی کاربرد دارد، طلای سفید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلندین
تصویر پلندین
بلندین، پیرامون در، چهارچوب در خانه، چوب بالای در، سردر خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلنگین
تصویر پلنگین
پلنگ وار مانند پلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(بَ لَ)
بارهنگ، که گیاهی است. (ازفرهنگ فارسی معین) (از دزی). رجوع به بارهنگ شود، کنایه از لاف و گزاف و اظهار تجمل و خودنمایی و خودستایی. (ناظم الاطباء) :
فریب حسن بتی را مخور که خوبی او
مثال زلف نماید بلندپروازی.
سلیم (از آنندراج).
من کجا وین بلندپروازی
سدره کی بلبل آشیان باشد.
سنجر کاشی (از آنندراج).
، حرص و هوی و هوس. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلندپرواز و بلندپروازی کردن شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
پلنگ دار:
رهت مارین و کهسارش پلنگین
گیاه و سنگش از خون تو رنگین.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
(پْلا / پِ)
زر سفید. طلای سفید. رجوع به پلاطین شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
ده پلنگان، موضعی در دوفرسخ ونیمی میانۀ جنوب و مشرق نیریز و در چهارفرسنگی میانۀ جنوب و مشرق طارم. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
پیرامن در باشد. (لغت نامۀ اسدی نسخۀ خطی نخجوانی). پیرامون و چوب بالائین در خانه باشد و بعضی چهارچوب در خانه را هم گفته اند. (آنندراج) :
در او افراشته درهای سیمین
جواهرها نشانده در پلندین.
شاکر بخاری
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلنتاین
تصویر بلنتاین
فرانسوی تازی شده بارهنگ از گیاهان بارهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلنگین
تصویر پلنگین
منسوب به پلنگ پلنگ وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلندین
تصویر پلندین
چارچوب در آستانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاتین
تصویر پلاتین
((پِ))
طلای سفید
فرهنگ فارسی معین
قلعه ایست در شبه جزیره میانکاله ی بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از منطقه ی گلیجان قشلاقی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی