پلم، گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پلخوم، پلاخون، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر
پلم، گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پَلخوم، پَلاخون، شون، خُمانِ صَغیر، بَلَسان صغیر
گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پلخوم، پلاخون، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر
گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پَلخوم، پَلاخون، شون، خُمانِ صَغیر، بَلَسان صغیر
فلاخن، آلتی ساخته شده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب می کردند، بلخم، پلخمان، دستاسنگ، غوت، فلخمان، فلماخن، فلا سنگ، قلاب سنگ، قلاسنگ، قلما سنگ، کلما سنگ، کلا سنگ، دست سنگ، قلبا سنگ، مشت سنگ، مشتاسنگ
فلاخن، آلتی ساخته شده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب می کردند، بلخم، پلخمان، دستاسنگ، غوت، فلخمان، فلماخن، فلا سنگ، قلاب سنگ، قلاسنگ، قلما سنگ، کلما سنگ، کلا سنگ، دست سنگ، قلبا سنگ، مشت سنگ، مشتاسنگ
خاک را گویند و به عربی تراب خوانند. (برهان قاطع) : کجا تور و کجا ایرج کجا سلم اجل پاشید بر رخسارشان پلم. زراتشت بهرام. ، گل زردی شبیه به زعفران که تخم آن کاجیره است. کاجیره. کاژیره. کافشه. کافیشه. کابیشه. کاویشه. کاغاله. کاغله. کغاله. گل کاغاله. بهرمان. بهرامن. بهرا. گل زرد. زرنک. عصفر. معصفر. عشر. شوران. خسق. خسک. خسک دانه. قرطم. احریض
خاک را گویند و به عربی تراب خوانند. (برهان قاطع) : کجا تور و کجا ایرج کجا سلم اجل پاشید بر رخسارشان پلم. زراتشت بهرام. ، گل زردی شبیه به زعفران که تخم آن کاجیره است. کاجیره. کاژیره. کافشه. کافیشه. کابیشه. کاویشه. کاغاله. کاغله. کغاله. گل کاغاله. بهرمان. بهرامن. بهرا. گل زرد. زرنک. عصفر. معصفر. عَشر. شوران. خسق. خسک. خسک دانه. قرطم. احریض
در تداول، نیمه گرم. آنچه بین گرم و سرد باشد. دارای حرارتی نزدیک به حرارت بدن انسان. توضیح اینکه این صفت را بیشتر برای مایعات و مشروبات گرم به کار میبرند هرچندکه ممکن است آن را درمورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم به کار برد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
در تداول، نیمه گرم. آنچه بین گرم و سرد باشد. دارای حرارتی نزدیک به حرارت بدن انسان. توضیح اینکه این صفت را بیشتر برای مایعات و مشروبات گرم به کار میبرند هرچندکه ممکن است آن را درمورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم به کار برد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
شهری از ایتالیا. کرسی ایالت و عاصمۀ قدیم صقلیه، دارای 346000 تن سکنه و دانشگاه. تجارت خشکبار و شراب این شهر رواج دارد و دارای دو بندر و ابنیۀ زیباست. قتل عام وپرها ی صقلیه در پالرم بسال 1282م. / 680 هجری قمریصورت گرفت جمعیت پالرم و ایالت آن 804000 تن است
شهری از ایتالیا. کرسی ایالت و عاصمۀ قدیم صقلیه، دارای 346000 تن سکنه و دانشگاه. تجارت خشکبار و شراب این شهر رواج دارد و دارای دو بندر و ابنیۀ زیباست. قتل عام وپرها ی صقلیه در پالرم بسال 1282م. / 680 هجری قمریصورت گرفت جمعیت پالرم و ایالت آن 804000 تن است
از بلاد ایتالیا که تا سال 1859 م، 1275/ هجری قمری پایتخت دوک نشین پارم و پلزانس بود و امروز کرسی ایالتی است بهمین نام بر ساحل پارما دارای 58000 تن سکنه
از بلاد ایتالیا که تا سال 1859 م، 1275/ هجری قمری پایتخت دوک نشین پارم و پلزانس بود و امروز کرسی ایالتی است بهمین نام بر ساحل پارما دارای 58000 تن سکنه
به زبان رومی به معنی مدینه و شهر، و آن بزرگترین شهر در جزیره صقلیه (سیسیل) در سواحل بحر مغرب است. آن را حصاری بلند و محکم است. تعداد مساجدی که در بلرم و حومه آن قرار دارد بالغ بر سیصد می باشد. (از معجم البلدان) (از مراصد). و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 56 شود
به زبان رومی به معنی مدینه و شهر، و آن بزرگترین شهر در جزیره صقلیه (سیسیل) در سواحل بحر مغرب است. آن را حصاری بلند و محکم است. تعداد مساجدی که در بلرم و حومه آن قرار دارد بالغ بر سیصد می باشد. (از معجم البلدان) (از مراصد). و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 56 شود
فلاخن را گویند و آن کفه ای است که از پشم یا از ابریشم بافند و بر دو طرف آن دو ریسمان بندند و شبانان و شاطران بدان سنگ اندازند. (برهان قاطع). قلاب سنگ. و بعضی به بای تازی گفته اند. (فرهنگ رشیدی). قلماسنگ: گله بانان او نهند از قدر مهر و مه را چو سنگ در پلخم. مؤیدالدین (از فرهنگ رشیدی). قلخم معرب آن است
فلاخن را گویند و آن کفه ای است که از پشم یا از ابریشم بافند و بر دو طرف آن دو ریسمان بندند و شبانان و شاطران بدان سنگ اندازند. (برهان قاطع). قلاب سنگ. و بعضی به بای تازی گفته اند. (فرهنگ رشیدی). قلماسنگ: گله بانان او نهند از قدر مهر و مه را چو سنگ در پلخم. مؤیدالدین (از فرهنگ رشیدی). قلخم معرب آن است
آنچه که بین گرم و سرد باشد دارای حرارتی نزدیک بحرارت بدن انسان: آب نیم گرم ولمر چای ولرم. توضیح این صفت رابیشتر برای مایعات و مشروبات گرم بکارمی برند هر چند که ممکن است آنرا در مورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم بکار برد
آنچه که بین گرم و سرد باشد دارای حرارتی نزدیک بحرارت بدن انسان: آب نیم گرم ولمر چای ولرم. توضیح این صفت رابیشتر برای مایعات و مشروبات گرم بکارمی برند هر چند که ممکن است آنرا در مورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم بکار برد