جدول جو
جدول جو

معنی پقفا - جستجوی لغت در جدول جو

پقفا
پگفا په گس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قفا
تصویر قفا
پشت گردن، پس سر، پس، دنبال، پشت سر
قفا خوردن: پس گردنی خوردن
قفا زدن: پس گردنی زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقفا
تصویر مقفا
کلام با قافیه، قافیه دار
فرهنگ فارسی عمید
(بِ قَ)
به پس. به پشت. به روی پشت و ستان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ قَفْ فا)
دارای قافیه. (ناظم الاطباء). صاحب قافیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقفی شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
پس گردن. (دهار). پس سر و پس گردن. (منتهی الارب). مؤخر العنق، و این مذکر است و گاه مؤنث و گاه به مد آید. ج ، اقف، اقفیه، اقفاء، قفی ّ، قفی ّ، قفون. (اقرب الموارد از قاموس). و در مصباح است که جمع آن بنابر آنکه مذکر باشد اقفیه و بنابر آنکه مؤنث باشد اقفاء، مثل ارجاء و گاه بر قفی ّ جمع بسته شود و اصل آن بر وزن فلوس است. (اقرب الموارد) :
موی زیر بغلش گشت دراز
وز قفا موی پاک فلخوده (فلخیده).
طیان.
مجازاً، دنبال. پشت سر. پشت:
هیچ جائی نرود خاطر خورشیدوشت
که معانیش چو سایه ز قفا می نرود.
کمال اسماعیل.
بماندند بر جای پرده سرای
به دشمن نمودند یکسر قفای.
فردوسی.
همه دشت تن بود بی دست وپای
دلیران به دشمن نموده قفای.
فردوسی.
بیامد یکی تیرش اندر قفا
بیفتاد آن شاهزاده ز پا.
فردوسی.
، غیبت. مقابل حضور. نهان:
در برابر چو گوسفند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار.
سعدی.
بدی در قفا عیب من کرد و خفت
بتر زآن قرینی که آورد و گفت.
سعدی.
، عذاب. عقوبت:
ترسم کاقرار به عدل خدای
از تو به حق نیست ز بیم قفاست.
ناصرخسرو.
- امثال:
اکل از قفا، این مثل را درباره کسی گویند که کاری را از جز راه آن آغاز کند و به زحمت افتد.
، درازی چیزی. (منتهی الارب). ابداً. (مهذب الاسماء) : قفا الدهر، طول الدهر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مقفا
تصویر مقفا
بنگری به مقفی رسم الخط فارسی برای مقفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفا
تصویر قفا
پس گردن و پس سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفا
تصویر قفا
((قَ))
پس گردن، پشت گردن، پشت، پی، دنبال، عقب
فرهنگ فارسی معین
قافیه دار، دارای قافیه، مقفی
متضاد: غیرمقفی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پشت، پی، دنبال، پس سر، پس گردن، پشت گردن، عقب
متضاد: پیش رو، قبل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اگر دید که رویش به قفا گشته بود، دلیل که منافق بود - جابر مغربی
اگر بیند که سیلی بر قفای او زدند، چنانکه آماس کرد، از آن کس منفعت یابد. اگر بر قفای خود موی بسیار بیند، دلیل است وام دار گردد. اگر بیند که موی از قفای خود بسترد، دلیل است که وامش گذارده گردد. محمد بن سیرین
اگر درخواب بیند او را سیلی بر قفا زدند، چنانکه خون روان شد، دلیل است که با کسی خصومت کند و زیان یابد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب