- پستر
- آگهی
معنی پستر - جستجوی لغت در جدول جو
- پستر
- پوستر، آگهی، آگهی که در جایی بچسبانند، آگهی چسبان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پستر بعد تر عقب تر: (ترا سپستر پدید آید که سبب معلوم شدن چیز آن بود که)
قاطر
رختخواب
هندی رامشگر پایکوب لاتینی کشیش
داس کوچک دندانه دار
نوبت
لای زیرین جامه، لائی
جانور موذی مانند مار عقرب زنبور و غیره
آهاری که بر کاغذ و جامه مالند
کوتاه قد کوتاه بالا، نیم تنه نمدی خشن یلک اشتربانه زرمانقه
بر سر کاری رفتن که قبل ازین شروع در آن شده باشد، ذخیره اندوخته، بار کرت دفعه: (ابن پستاسیر آهک بسازخ)، نوبت: (من از آسیا میظیم تو گویی پستانیست ک)
فرودی پایینی، حضیض سفل مقابل بالا بلندی، زمین پست مقابل بلندی، گودی، نشیب قنوع، کوتاهی کم ارتفاعی، انحطاط انخفاض، خواری زبونی بیاعتباری ذلت، نانجیبی پست فطرتی ناکسی رذالت دنائت خست، تنگ چشمی کوته نظری. یا به پستی افتادن، بیچاره و مفلوک شدن
درختی از تیره سماقیها که دسته مخصوص را تشکیل میدهد. این درخت دو پایه است و بحالت خود رو در سوریه و افغانستان میروید (در ایران نیز در قسمتهای شمال خراسان بصورت وحشی دیده میشود) و در کرمان آذربایجان قزوین و دامغان بفراوانی کشت میگردد. یا مغز پسته. مغز میوه درخت پسته که خوراکی است و نوعی از آجیل میباشد و مطبوع است، دهان معشوق. یا پسته زمینی. گیاهی از تیره پروانه واران جزو دسته اسپرسها که علفی و یک ساله است و ساقه اش بارتفاع 30 تا 50 سانتیمتر میرسد. گل آن زرد و دارای خطوط قرمز است
صندوقخانه کوچک
زن آوازه خوان، رقاصه
پوشاننده، پنهان کننده
پوشیده شده، پنهان شده
رختخواب گسترده شده، تشک، توشک
بستر رود: جایی که رود از آن می گذرد، رودخانه
بستر رود: جایی که رود از آن می گذرد، رودخانه
اندوخته، ذخیره، نوبت، کرت، دفعه
اتاق کوچک عقب اتاق دیگر، صندوق خانه
دستره، اره دستی، ارۀ کوچک، داس کوچک
آگهی، آگهی که در جایی بچسبانند، آگهی چسبان
ماده ای چرب که از ترکیب یک الکل و یک اسید آلی به دست می آید و در ساختن مواد منفجره و خوش بو کردن بعضی مواد به کار می رود
نوعی خار که برای سوزاندن به کار می رود، خار سیاه
نسترن، نام درختچه و گلی خوش بو به رنگ سرخ یا سفید، کوچک تر از گل سرخ که در هر شاخه اش چندین گل شکفته می شود، ترن، نسترون
کوتاهی، پایینی، سرازیری، نشیب، خواری، زبونی، ناکسی
مقابل رویه، پارچه ای که زیر لباس یا پارچۀ دیگر می دوزند، قسمت زیرین هر چیز که معمولاً از جنس ارزان تر است
آن طرف تر،برای مثال به مرد آیم و زآستر نگذرم / نخواهم که رنج آید از لشکرم (فردوسی - ۶/۵۲۹)
آن طرف تر،
نیم تنۀ نمدی بی آستین که در قدیم سوارکاران می پوشیدند، جلیقۀ نمدی
میوه ای کوچک، بیضی شکل با پوست سخت و مغز سبز رنگ، لذیذ، مقوی و روغن دار، دارای ویتامین های ۱b و ۲b که درخت آن در آب و هوای معتدل به ثمر می رسد
پستۀ خندان: پسته ای که دهان آن باز باشد، کنایه از دهان معشوق
پستۀ زمینی: در علم زیست شناسی بادام زمینی
پستۀ خندان: پسته ای که دهان آن باز باشد، کنایه از دهان معشوق
پستۀ زمینی: در علم زیست شناسی بادام زمینی
گستردن، پسوند متصل به واژه به معنای گسترنده مثلاً دادگستر، سایه گستر