بر سر کاری رفتن که قبل از این شروع در آن شده باشد. (برهان قاطع) ، ذخیره. اندوخته، بار. کرت. دفعه: این پستا سیرآهک بساز، نوبت: من از آسیا می آیم تو می گوئی پستا نیست ؟. آسیا و پستا
بر سر کاری رفتن که قبل از این شروع در آن شده باشد. (برهان قاطع) ، ذخیره. اندوخته، بار. کرت. دفعه: این پستا سیرآهک بساز، نوبت: من از آسیا می آیم تو می گوئی پستا نیست ؟. آسیا و پستا
صفت فاعلی دائمی از پزیدن. که زود پزد. آنچه که در حرارت کم پخته شود و بیشتر در حبوبات گویند: لپۀ پزا. نخود پزا. (مقابل ناپز و ناپزا) ، در کلمات مرکبه مانند ناپزا بمعنی ناپزنده یا دیرپزنده و دست پزا بمعنی دست پخته است
صفت فاعلی دائمی از پزیدن. که زود پزد. آنچه که در حرارت کم پخته شود و بیشتر در حبوبات گویند: لپۀ پزا. نخود پزا. (مقابل ناپز و ناپزا) ، در کلمات مرکبه مانند ناپزا بمعنی ناپزنده یا دیرپزنده و دست پزا بمعنی دست پخته است