معنی پریکک - جستجوی لغت در جدول جو
پریکک
ذره ی کوچک بسیار کوچک
ادامه...
ذره ی کوچک بسیار کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پریکا
(پَ)
لفظ زندی بمعنی پری
ادامه...
لفظ زندی بمعنی پری
لغت نامه دهخدا
پریکه
پرپر زدن، جهش و پرش
ادامه...
پرپر زدن، جهش و پرش
فرهنگ گویش مازندرانی
پنیکک
خیلی خیلی کوچک
ادامه...
خیلی خیلی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
پریک
حرکات پلک چشم با هدف اشاره یا مبادله ی پیام عاشقانه، چشمک.، سه شب پیش، کم اندک کوچک بسیار کم، ذره، تکه
ادامه...
حرکات پلک چشم با هدف اشاره یا مبادله ی پیام عاشقانه، چشمک.، سه شب پیش، کم اندک کوچک بسیار کم، ذره، تکه
فرهنگ گویش مازندرانی