جدول جو
جدول جو

معنی پرگیا - جستجوی لغت در جدول جو

پرگیا
زمینی که گیاه فراوان در آن روییده
تصویری از پرگیا
تصویر پرگیا
فرهنگ فارسی عمید
پرگیا(پُ)
گیاه ناک:
یکی کوهش آمد بره پرگیا
بدو اندرون چشمه و آسیا.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرنیا
تصویر پرنیا
(دخترانه)
پارچه حریر، فرنیا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرشیا
تصویر پرشیا
(پسرانه)
ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرسیا
تصویر پرسیا
(دخترانه)
پرشیا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریا
تصویر پریا
(دخترانه)
زیبا چون پری، جمع پری، کبوتر بال شکسته ای که به دنبال آشیانه می گردد
فرهنگ نامهای ایرانی
(پِ)
پیارمی. نام ناحیۀ قدیم واقع در شمال شرقی روسیۀ اروپا که از سواحل کاما تا سواحل دوینای شمال کشیده شده به فنلاند منتهی شود و آن شامل نواحی کنونی پرم، و ولگد و ارخانگلس بوده است. در کاوش خرابه های واقع در این ناحیه ظروف و اشیاء زرینه و سیمینه از ایرانیان و هندیان یافت شده است و این معنی حاکی از قدمت تمدن آنجاست. اتر نروژی در مائۀ یازدهم میلادی بنواحی دوینای شمال دست یافت و سیصد سال پس از آن جمهوری نوگرد از طرف شرق و غرب اتساع یافت این کشور که اهالی آن در اواخر مائۀ چهارم دین مسیح گرفته بودند، در ف تنه مغول ویران شد
لغت نامه دهخدا
(زَ)
گیاهی است چون زر، در هندوستان روید. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 19). نام رستنیی که برنگ زرد باشد. (آنندراج). گیاهی هندی و طلایی رنگ. (ناظم الاطباء). زرگیاه. قارچهای ذره بینی به رنگ زرد که بر سنگ و آجر و پوست درخت و دیگر چیزها روید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
ز کافور و ز عود بد هر درخت
همه زرگیا رسته بر سنگ سخت.
اسدی (لغت فرس چ اقبال ص 19)
لغت نامه دهخدا
(پِ)
شهری از پامفیلی (آسیای صغیر) واقع در کنار سستیوس و آن موطن اپولونیوس مهندس بود و امروز آنرا قره حصار گویند
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر گیا
تصویر پر گیا
پر از گیاه گیاه ناک پر نبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگیاه
تصویر پرگیاه
اکسوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تعداد ساقه های نشا را جهت نشاندن در شالی زار از حد متعارف
فرهنگ گویش مازندرانی
گذشته ی نزدیک
فرهنگ گویش مازندرانی