جدول جو
جدول جو

معنی پروتستان - جستجوی لغت در جدول جو

پروتستان
در آیین مسیحیت، یکی از فرقه ها که بیشتر در آلمان، دانمارک، سوئد، نروژ، هلند، انگلستان و آمریکا رواج دارد، پیرو مذهب پروتستان
تصویری از پروتستان
تصویر پروتستان
فرهنگ فارسی عمید
پروتستان
((پُ تِ))
یکی از شعب سه گانه دین مسیح که پیروان آن به پاپ عقیده ندارند
تصویری از پروتستان
تصویر پروتستان
فرهنگ فارسی معین
پروتستان
عیسوی، مسیحی
متضاد: کاتولیک
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درختستان
تصویر درختستان
محلی که در آن درختان بسیار باشد، درختزار، جای پر درخت
فرهنگ فارسی عمید
(رُ تِ)
مأخوذ از فارسی، نام درختی است که چوب آن سخت است و از آن ابزار موسیقی میسازند. در فارسی غوش به ضم غین است. رجوع به دزی ج 2 ص 231 و غوش به ضم اول شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ تَ / تِ)
جایی که درخت بسیار کشته اند. جای پر از درخت و انبوه از درخت. (ناظم الاطباء). محلی که در آن درخت بسیار است. جای پردرخت. اجمه. (دهار). أیک. أیکه. حرجه. خیفه. (منتهی الارب). شجراء. (دهار). صاره. (منتهی الارب). غیطل. (ملخص اللغات). مشجره. (منتهی الارب) : اما آدم به سر کوه سراندیب به زمین آمد... و همی گریست... صد سال از آب دو چشم وی درختستانی همه بارورچون هلیله و بلیله و آنچه امروز همه علتها را بکار آید... (ترجمه طبری بلعمی). کوار شهرکی است، سخت خوش خرم... و درختستانی عظیم است چنانکه میوه ها را قیمتی نباشد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 134). درختستان خرمابسیار. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 135). بوشکانات نواحیی است همه گرمسیر و درختستان خرما و دشتگاه شبانکارگان مسعودی است. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 135). اما چندان درختستان میوه های گوناگون و نخل و خرما و ترنج و نارنج و لیمو باشد آنجا که هیچ قیمت نگیرد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 142). (زرقا) گفتا درختستان بسیار همی بینم که رود شک نیست که از پس آن مردمند. (مجمل التواریخ و القصص). مشتمل بر کروم و باغات و بساتین ونخلستان و درختستان. (تاریخ قم ص 181). اخدار، پنهان کردن بیشه یا درختستان شیر را. (از منتهی الارب). أیکه، درختستان انبوه. شعراء، درختستان که اندر او نبات بسیار باشد. (دهار). عروه، درختستان بزرگ و درختستان با خار بسیار. عرین، عرینه، درختستان که جای شیر، کفتار، گرگ و مار باشد. (منتهی الارب). غیضه، درختستان انبوه. (دهار). درختستان دارای آب. غینه، درختستان بی آب. لفاء، درختستان پیچیده شاخ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
مرغزارناک: اراضه، پربوستان شدن زمین
لغت نامه دهخدا
(رُ تِ)
مجموعۀ عقاید مذهبیه منتخبه از اصلاحات دینی مائه شانزدهم میلادی. فرقی که این اصلاحات را پدید آوردند کاتولیکانی بودند که از کنیسۀ رومی جدا شدند و به فرق مختلفه تقسیم گردیدند فرقۀ لوتری فرقۀ آنگلی کن فرقۀکالونییست یا پرسبی ترین فرقۀ کنگرگاسیونیست فرقۀ متودیست فرقۀ مراو. اختلاف اساسی پرتستانها با کاتولیکها را در سه موضوع مهم میتوان تلخیص کرد: 1- تعریف ایمان. 2- خصایص باطنی عقیدۀ دینی. 3- آئین و رسوم ظاهری مذهب.
1 -کنیسۀ کاتولیک خود را یگانه حافظ و قاضی حقیقتی که در کتاب مقدس مسطور است و توسط سنّت حفظ شده و شورای عالی پاپ ها آنرا تأیید کرده میداند. برخلاف، پرتستانها مقیاس ایمان را کتاب مقدس دانند ولی (عقل فردی) را معبّر و مفسر آن شمارند و گویند: ’در اموری که مربوط به اوامر خدای تعالی و موجب نجات ارواح است، هرکس مسئول خویشتن است. ’ 2- در اعتقادات مذهبی بزرگترین اختلاف کاتولیکها و پرتستانها در مسئلۀ گناه است. کاتولیکان معتقدند که نجات الهی بوسیلۀ قربانیها و فدیه ها شامل حال همه کسان خواهد شد و عفو الهی هیچکس را محروم نگذارد ولی پرتستانها (و بخصوص کالونیست ها) مسئلۀ خطیۀ آدم را اصلی و مقدر دانند و گویندعقیدۀ بعفو و لطف الهی موجب آن شود که آدمی از عذاب دوزخ فرار کند. تعداد مراسم به غسل تعمید و استعمال افخارستیا معدود گردیده است. 3- از نظر رسوم و انتظامات دینی، مراجع مذهبی پاستورها (کشیشان پرتستان) هستند و همه شعب پرتستان بنحو انتخابات، تنظیم میشوند. کنیسه های پرتستان ممالک مختلفه مستقل از یکدیگرند. رواج مذهب پرتستانی در اروپا در آلمان، شمال دانمارک، سوئد و نروژ، انگلستان، هلند و در ممالک متحدۀ امریکا است. رجوع به لوتر شود
لغت نامه دهخدا
(خُ رُ تِ)
نام دیگر کرواتسی که واقع در شمال شرقی دریای آدریاتیک است. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به کرواتسی شود
لغت نامه دهخدا
(سُ شِ)
افلاک و آسمانها را گویند. (آنندراج) (انجمن آرا). این کلمه دساتیری است
لغت نامه دهخدا
تصویری از درونستان
تصویر درونستان
معبد، تابوت زراندود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درختستان
تصویر درختستان
محلی که در آن درخت بسیار است. جای پر درخت درختستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتستان
تصویر پرتستان
پیرو مذهب پرتستان معتقد بروش مذهبی پرتستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
البروتستانتيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
Puritanical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritain
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
清教徒的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
پورٹنک
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
пуританский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritanisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
пуританський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
purytański
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritaniki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
পুরীতানিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritano
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritanist
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
청교도적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
ピューリタニズム的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
पुरितानी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritanisme
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
คริสต์จักร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puriteins
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritano
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
puritano
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پروتستانی
تصویر پروتستانی
פרוטסטנטי
دیکشنری فارسی به عبری