جدول جو
جدول جو

معنی پروازان - جستجوی لغت در جدول جو

پروازان
الرّحلات الجوّيّة
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به عربی
پروازان
Flying
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پروازان
volant
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پروازان
飛んでいる
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پروازان
fliegend
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به آلمانی
پروازان
літаючий
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پروازان
latający
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به لهستانی
پروازان
飞行的
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به چینی
پروازان
voador
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پروازان
volante
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پروازان
volador
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پروازان
vliegend
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به هلندی
پروازان
나는
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به کره ای
پروازان
บิน
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به تایلندی
پروازان
terbang
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پروازان
उड़ता हुआ
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به هندی
پروازان
מעופף
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به عبری
پروازان
اڑتا ہوا
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به اردو
پروازان
উড়ন্ত
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به بنگالی
پروازان
anayeruka
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پروازان
летящий
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به روسی
پروازان
uçan
تصویری از پروازان
تصویر پروازان
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیروزان
تصویر پیروزان
(پسرانه)
نام برادر شاپور اول، نام یکی از سرداران یزگرد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
(فَرْ)
دهی از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان، واقع در یازده هزارگزی باختر شهر تویسرکان و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه. ناحیه ای است واقع در جلگه، سردسیر و دارای 1081 تن سکنه. از کرزان رود مشروب میشود. محصولاتش غلات، حبوبات، قلمستان زیاد، لبنیات، انگور و صیفی است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. دبستان و هشت باب دکان و مسجد دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
از سرداران یزدگرد ساسانی، در جنگ اعراب با ایرانیان یزدگرد این مرد سالخورده را فرماندهی کل سپاه داده، وی در نهاوند با عرب مقابل شد و جنگی سخت بکردند که بشکست ایرانیان و اسارت و قتل پیروزان منتهی گردید، (ترجمه ایران در زمان ساسانیان چ 1 ص 360)
لقبی النجان اصفهان را، (ترجمه محاسن اصفهان مافروخی ص 61)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران دارای 684 تن سکنه. آب آن از چشمه و زهاب رود خانه محلی و محصول آنجا غلات، یونجه، لبنیات، گردو و میوجات است. عده ای از سکنه برای تأمین معاش به تهران ومازندران میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
نوعی از بازی باشد و آن چنانست که دو کس برابر هم خم شوند و سرها بهم نهندو دستها بر زانو گذارند و سر ریسمانی را بر دست گیرند و سر دیگر آن ریسمان را شخص دیگر بدست گیرد و بر دور و پیش ایشان می گردد و نمی گذارد که از مردم اجزای بازی کسی بر ایشان سوار شود و اگر احیاناً سوار شودهمچنان سوار خواهد بود تا دیگری گرفتار شود و شخص که سر ریسمان را در دست دارد خربند گویند، بر هر کس که پای خود را بزند و او را بیاورد و با این دو کس دیگر در قطار کشد تا وقتی که دیگری بهم رسد، آن دو شخص اول نجات یابند و بعربی این بازی را تدبیح بروزن تقبیح گویند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بَرْ)
نام یکی از دهستان های میانۀ بخش ترکمان شهرستان میانه. این دهستان از 28 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و قراء مهم آن عبارتند از: ورزقان، صومعه بالا، یالقوزآغاج، کلهر، ورنکش، ملاحاجی، ترکمان. سکنۀ آن در حدود 25610 تن است. آب آن از چشمه هاو رود خانه ترکمانچای و یالقوزآغاج و محصول آن غلات و حبوب و بزرک است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
در حال پرداختن
لغت نامه دهخدا
(پَرْ)
صفت فاعلی بیان حالت. در حال پرواسیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از پرواز کن
تصویر پرواز کن
پرواز کننده طایر، دراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروازیدن
تصویر پروازیدن
پریدن تطییر پرواز زدن پرواز گرفتن بپرواز رسیدن بپرواز بر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع پروانه راسته ای از تیره حشرات که دارای 4 بال نازک پوشیده از پولکهای لطیف کوچکی است که غالبا رنگینند. قطعات دهانی این جانوران جهت مکیدن مایعات تغییر شکل یافته بدین صورت که دو آرواره حیوان بشکل لوله ای در آمده و خرطوم طویلی را تشکیل میدهد. پروانگان اقسام متعدد دارند که بعضی از آنها دارای رنگ آمیزیهای بسیار زیبا و جالب میباشند. یا پروانگان روزانه پروانگانی هستند که در موقع استراحت و نشستن روی دیوار یا گیاهان بالهایشان بطور عمودی قرار میگیرد و شامل تعداد زیادی از پروانه ها میباشند. این پروانه ها رنگهای بسیار زیبایی دارند و بر روی سبزیها پرواز میکنند. یا پروانگان شبانه. پروانگانی هستند که گونه های متعددی را شامل میشوند. بالهای این پروانه ها در موقع استراحت بحالت افقی قرار میگیرد. بعضی از گونه ها مانند پروانه کرم ابریشم نوزادشان پس از خروج از تخم که بشکل کرم در میاید بدور خود پیله ای می تند که از الیافش ابریشم تهیه میکنند و بعضی از گونه ها هم انگل میوه ها (از قبیل سیب و گلاب و آلو) میشوند و خسارات زیاد وارد میکنند شب پره. یا پروانگان غروب پروانگانی هستند که مانند پروانگان شیانه بالهایشان در موقع استراحت افقی است. گونه ای از این دسته پروانگان که در داخل اماکن مرطوب و زیرزمینهای تاریک میزیند و بر روی بالهای قهوه یی رنگشان نقش سر مرده ای را دارند. نوزاد 10 گونه اخیر انگل سیب زمینی میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردازان
تصویر پردازان
در حال پرداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروانگان
تصویر پروانگان
((پَ نِ))
جمع پروانه، راسته ای از تیره حشرات که دارای چهاربال نازک پوشیده از پولک های لطیف کوچکی است که غالباً رنگینند. پروانگان اقسام مختلف دارند که بعضی از آن ها دارای رنگ آمیزی بسیار زیبا و جالب می باشند
فرهنگ فارسی معین