- پرهیزکاری
- پارسایی
معنی پرهیزکاری - جستجوی لغت در جدول جو
- پرهیزکاری
- تقوا، پارسایی، پاک دامنی
- پرهیزکاری
- پارسایی، خویشتن داری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناپارسایی فسق فجور، بی احتیاطی مقابل پرهیزکاری (گاری)
پارسایی
متقی، پارسا، باتقوی
پرهیز کننده، پارسا، پاک دامن، باتقوا، برای مثال بر این و بر آن بگذرد روزگار / خنک مردم پاک پرهیزکار (فردوسی - لغت نامه - پرهیزکار)
سبزی کاری، صیفی کاری، شغل و عمل پالیزکار
پرهیز کار
Righteous
праведный
rechtschaffen
праведний
rechtschapen
ชอบธรรม
धार्मिक
mtakatifu
ন্যায়পরায়ণ
پرہیزگار
پارسایی کردن پارسا گردیدن تورع تعفف
پرهیز و احتیاط نکردن، برخلاف دستور پزشک یاقواعد پزشکی خوردن غذاهایی که منافی سلامت بدنند