معنی پرمهه - جستجوی لغت در جدول جو

فرهنگ لغت هوشیار

آیبک

پر محبت

افزاری باشد حکاکان و درودگرانرا که بدان مروارید و چوب و تخته سوراخ کنند پرمه برمه برماه مته مثقب. ماه تمام بدر

بسیار بامهرومحبت، پرمحبت

اسکنه، وسیلۀ فلزی دسته داری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار می برند، ماهه، پرمه، پرما، بهرمه، برمه، برماه

((پَ))

افزاری باشد که حکاکان و درودگران با آن مروارید و چوب و تخته را سوراخ کنند، مته، مثقب، پرمه، برمه، برماه، برماهه

پرماه کاهلی در کارها

اسکنه، وسیلۀ فلزی دسته داری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار می برند، برمه، پرماه، برماه، بهرمه، ماهه، پرما

((پِ مَ یا مِ))

پرمهه، کاهلی در کارها

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما