جدول جو
جدول جو

معنی پرمنگنات - جستجوی لغت در جدول جو

پرمنگنات
هر یک از نمک های اسیدپرمنگانیک که خاصیت اکسیدکنندگی دارد
تصویری از پرمنگنات
تصویر پرمنگنات
فرهنگ فارسی عمید
پرمنگنات
(پِ مَ گَ)
رسوب اسید پرمنگانیک. و اسید پرمنگانیک از اسیدهای مشتق از مغنیسیا است
لغت نامه دهخدا
پرمنگنات
((پِ مَ گَ))
ماده ای شیمیایی است با نام پرمنگنات پتاسیم، بنفش تیره و حلال در آب. در پزشکی برای شست و شو و ضدعفونی زخم ها و در منزل برای گندزدایی سبزی ها و میوه ها مورد استفاده قرار می گیرد
تصویری از پرمنگنات
تصویر پرمنگنات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پِ رِ مَ گِ)
قسمی داتورۀ درختی
لغت نامه دهخدا
(پْرُ/ پِ رُ)
نوعی از حشرات از خانوادۀ ستافیلینیده که در تمام نواحی زمین دیده میشود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی زخمشوی در پزشکی، بنفشک در ماتکشناسی (علم شیمی) پرمنگناتهانمکهای اسید پرمنگانیک هستند و برای تهیه آنها منگنات را بر اثر اکسید کننده ها یا اسیدها به پرمنگنات تبدیل میکنند. یا پرمنگنات پتاسیم جسمی است جامد و از مهمترین ترکیبات مصنوعی منگنز بشمار میاید. رنگ بلورهای بنفش تیره آن بر اثر انعکاس سبز رنگ بنظر میرسد ودر آب دریا محلول است و آنرا بشدت ارغوانی تیره می کند. این ماده بسبب حرارت (240) تجزیه شده و اکسیژن میدهد. پر منگنات اکسید کننده ای بسیار قوی و بر عکس بیکرمات در پزشکی و امور بهداشت خانه مانند گند زدایی سبزیها در آب مشکوک و نیز در شستشوی زخمها بصورت محلول 4 تا 10 گرم در لیتر بکار میرود. بعضی مواد آلی مانند گلیسرین باسانی پرمنگنات را تجزیه میکند و با اکسیژن آن ترکیب میشود مثلا مخلوط پرمنگنات خشک با گلیسرین غلیظ پس از چند ثانیه بخودی خود آتش میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار