آهن گوهردار. (فرهنگ اسدی). آهن جوهردار. (اوبهی). فولاد جوهردار را گویند عموماً و تیغ و شمشیر را خصوصاً. (برهان) : بدست هر یک از ایشان یکی پرالک تیغ چنانکه باشد در دست دیو شعلۀ نار. (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). از آن آهن لعل گون تیغ چار هم از روهنی و پرالک هزار. اسدی. و رجوع به بلارگ شود
آهن گوهردار. (فرهنگ اسدی). آهن جوهردار. (اوبهی). فولاد جوهردار را گویند عموماً و تیغ و شمشیر را خصوصاً. (برهان) : بدست هر یک از ایشان یکی پرالک تیغ چنانکه باشد در دست دیو شعلۀ نار. (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). از آن آهن لعل گون تیغ چار هم از روهنی و پرالک هزار. اسدی. و رجوع به بلارگ شود
دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول. گرمسیری و دشتی است. از دوده کرملک بالا که 60 تن سکنه دارد و کرملک پائین که 50 تن سکنه دارد تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول. گرمسیری و دشتی است. از دوده کرملک بالا که 60 تن سکنه دارد و کرملک پائین که 50 تن سکنه دارد تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)