- پرصدا
عاليٌّ
معنی پرصدا - جستجوی لغت در جدول جو
- پرصدا
Thumping
- پرصدا
retentissant
- پرصدا
rimbombante
- پرصدا
kusikika
- پرصدا
dröhnend
- پرصدا
гуркочучий
- پرصدا
grzmiący
- پرصدا
震耳欲聋的
- پرصدا
retumbante
- پرصدا
دہاڑتا ہوا
- پرصدا
গর্জন
- پرصدا
gürleyen
- پرصدا
retumbante
- پرصدا
우르릉거리는
- پرصدا
轟音の
- پرصدا
רועם
- پرصدا
грохочущий
- پرصدا
bergemuruh
- پرصدا
ก้อง
- پرصدا
donderend
- پرصدا
गूंजता हुआ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(تَ صَ / صِ)
لغت نامه دهخدا
ترنغمه. کسی که صدا و نغمۀ سیراب داشته باشد. (آنندراج). خوش صدا. کسی که صدای دلنشین و گیرا داشته باشد. خوش لحن:
به ترنغمگی در چمن آبشار
نمی افتد ازپایۀ اعتبار
شده خطبه خوان بلبل ترصدا
گرفته بمنقار در کف عصا.
ملا طغرا (از آنندراج)
به ترنغمگی در چمن آبشار
نمی افتد ازپایۀ اعتبار
شده خطبه خوان بلبل ترصدا
گرفته بمنقار در کف عصا.
ملا طغرا (از آنندراج)
