جدول جو
جدول جو

معنی پرشور - جستجوی لغت در جدول جو

پرشور
پرآشوب، پرغوغا، کسی که شوق و هیجان بسیار دارد، پرحرارت
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
فرهنگ فارسی عمید
پرشور
(پَ شَ)
ناحیتی از نواحی هند به سمت غربی آب سند و علی التقریب به ده فرسنگی آن و آن بعهد غزنویان در جزو ولایات ایشان بود. رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب حاشیۀص 336- 545-675 و ترجمه تاریخ یمینی ص 201 شود
لغت نامه دهخدا
پرشور
(پُ)
پرحرارت و حرکت.
- سری پرشور داشتن، کلۀ پرشور داشتن، سری پرحرارت و جنب و جوش داشتن
لغت نامه دهخدا
پرشور
پر حرارت، پر غوغا
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
فرهنگ لغت هوشیار
پرشور
پرحرارت
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
فرهنگ فارسی معین
پرشور
پرحرارت، پرهیجان، شورآفرین، آتشی، آتشین، داغ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پرشور
شغوفً
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به عربی
پرشور
Popping, Spirited, Uproariously, Zesty
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پرشور
éclatant, animé, bruyamment, piquant
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پرشور
scoppiettante, vivace, rumorosamente, piccante
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پرشور
爆裂的 , 活泼的 , 喧闹地 , 辣的
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به چینی
پرشور
взрывной , энергичный , шумно , острый
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به روسی
پرشور
knallend, lebendig, lärmend, würzig
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به آلمانی
پرشور
вибуховий , енергійний , галасливо , пекучий
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پرشور
wybuchowy, energiczny, hałaśliwie, pikantny
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به لهستانی
پرشور
ফাটল , প্রাণবন্ত , চাঞ্চল্যকরভাবে , মসলাদার
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به بنگالی
پرشور
پھٹنے والا , پرجوش , شور و غل کے ساتھ , تیز
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به اردو
پرشور
estallando, animado, escandalosamente, sabroso
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پرشور
kujivunja, wenye nguvu, kwa kelele nyingi, pilipili
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پرشور
patlayan, canlı, gürültülü bir şekilde, baharatlı
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پرشور
팝핑하는 , 활기찬 , 시끄럽게 , 매운
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به کره ای
پرشور
ポンポンと鳴る , 活気のある , 騒々しく , ピリッとした
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پرشور
estourando, animado, de forma barulhenta, picante
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پرشور
फटनेवाला , उत्साही , शोरगुल से , तीव्र
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به هندی
پرشور
meletus, bersemangat, dengan gaduh, pedas
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پرشور
ดัง , กระฉับกระเฉง , อย่างครึกครื้น , เผ็ด
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به تایلندی
پرشور
knallend, energiek, lawaaierig, pittig
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به هلندی
پرشور
פופינג , נמרץ , ברעש רב , חריף
تصویری از پرشور
تصویر پرشور
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ)
چگونگی و حالت آنکه پرشور است
لغت نامه دهخدا
که زور بسیار دارد نیرومند قوی مقابل کم زور: مردی پر زور. یا آب پر زور. که جریانی تند دارد. یا باران پر زور. تند و سیلابی. یا تب پر زور. سخت گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشرر
تصویر پرشرر
پر جرقه
فرهنگ لغت هوشیار
پر حرارت. یاسری پر شور داشتن، کله ای پر حرارت داشتن، یا نطق پرشور. که حرارت و گرمی داشته باشد که تند و آتشین باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پراور
تصویر پراور
دارای پر پرنده تیزپر، تیز رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشور
تصویر سرشور
نوعی گل که زنان بدان گیسوان خود شویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرخور
تصویر پرخور
اکال
فرهنگ واژه فارسی سره