- پرزاد (دخترانه)
- پر + زاد (زاده)، مخفف پری زاده
معنی پرزاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مولود
پر عدل بسیار عدل
ورم کرده، متورم
زاده پری فرزند پری پری نژاد، (استعاره) کودک زنی زیبا، (استعاره) فرزند زیبا
پرعدل، پر از عدل و داد
چیزی که درون آن را پر از باد کرده باشند، متورم، ورم کرده، کنایه از شخص متکبر، مغرور
آنکه بسیار بچه زاید پرزاینده
آنکه بسیار بچه بزاید، پرزاینده
حالت و چگونگی پرزاد و رود
آنکه فرزند بسیار دارد پر فرزند پر اولاد
کسی که فرزند بسیار دارد، پرفرزند، پراولاد