- پردازان
- در حال پرداختن
معنی پردازان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Flying
летящий
fliegend
літаючий
latający
voador
volante
volador
volant
vliegend
terbang
طائرٌ
उड़ता हुआ
מעופף
anayeruka
উড়ন্ত
اڑتا ہوا
آن قسمت از دامن که بزمین نزدیکتر است
اعتنا
در حاال انداختن
ادا کردن، واپس دادن
زداینده، جلادهنده، صیقل گر
پرداختن، پول دادن، وام خود را ادا کردن، کارسازی کردن، ساختن، جلا دادن، آراستن، خالی کردن، تهی کردن، مرتب کردن، انجام دادن، فارغ شدن، مشغول گشتن
پول دادن، وام خود را ادا کردن
کارسازی کردن
ساختن
جلا دادن، آراستن
خالی کردن، تهی کردن
مرتب کردن
انجام دادن
فارغ شدن
مشغول گشتن
کارسازی کردن
ساختن
جلا دادن، آراستن
خالی کردن، تهی کردن
مرتب کردن
انجام دادن
فارغ شدن
مشغول گشتن
((پَ تَ))
فرهنگ فارسی معین
ادا کردن، کارسازی کردن، جلا دادن، به انتها رسانیدن، شرح دادن، خالی کردن، خلوت کردن، دور کردن، جدا کردن، آهنگ کار کردن، به کاری دست زدن، از کاری فارغ شدن، آماده کردن، ترتیب دادن
آسایش فراغت
آنکه دهانش مملو از چیزی باشد