- پرتوانی
- حالت و چگونگی پرتوان
معنی پرتوانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر طاقت، پر نیرو
فنی است از کشتی و آن عبارتست از گشتن گرد حریف و پایش را ناگهان برداشتن و از جا ربودن
پرطاقت، پرنیرو، سخت، شدید
در کشتی، فنی از کشتی که کشتی گیر گرد حریف بچرخد و ناگهان پای وی را بگیرد و او را از جا بکند
عجز، ضعف
پارسی تازی شده ارغوانی منسوب به ارجوان (ارغوان) ارغوانی به رنگ ارغوان سرخی که به سیاهی زند. توضیح یکی از رنگهای جامه است، نوعی از یاقوت است
گل سرخ، برنگ ارغوان
حالت آنکه سرشار از جوانی است نوجوانی
حماسه
وثیقه
کثرت، وفور
منسوب بکشور پرتقال (پرتغال)، رنگ زرد چون رنگ پرتقال (میوه)، پرتقال فروش
منسوب به پرتغال پرتغالی
حالت و چگونگی پر دوام پایداری
پارسی ترکی گنجور (خرزانه دار) خزانه دار
منسوب به پرنیاندارای پرنیان از پرنیان، برنگ پرنیان، شمشیر
سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند
پراگندگی، تشویشاضطراب بیقراری ناراحتی، آشفتگی شوریدگی ژولیدگی بی نظمی بی ترتیبی، تنگدستی فقر تهیدستی بی چیزی، (تفرقه که در سالک وجود دارد اشاره بخلق است بدون حق مشاهده عبودیت)، یا پریشانی حواس پراکندگی فکر. یا پریشانی خاطر. تشویش دلتنگی اضطراب
دلیری، دلاوری
خواندن آواز پیش از آواز دیگران، سرود گویی تغنی، خواندن سرنوشت کسان، پیش خوانی تا دگران ذکر گویند، استهزاء تمسخر، فاتحه خوانی بر سر قبور مردگان، ابتدای خوانندگی پیش در آمد
شغل شتربان نگهبانی شتر ساربانی
بی زوری، ضعف، رنجوری
بسیاری، کثرت، وفور نعمت
به رنگ ارغوان، سرخ مایل به بنفش، برای مثال خوشا با رفیقان یک دل نشستن / به هم نوش کردن می ارغوانی (فرخی - ۳۹۲)
از مردم پرتغال، تهیه شده در پرتغال، زبانی از شاخۀ زبان های رومیایی (لاتین) که در پرتغال و برزیل بدان سخن می گویند، پرتگالی
رنگ زرد شبیه رنگ پرتقال، پرتقال فروش
پراکندگی، آشفتگی، شوریدگی، بینوایی، دست تنگی
زیبا و لطیف مانند پرنیان مانند پرنیان، از جنس پرنیان
معاینۀ اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، رادیوسکوپی
مربوط به پهلوانان مثلاً منش های پهلوانی، دلیری، دلاوری، زبان پهلوی، برای مثال پهلوانی سخن، سیاوش غمی گشت از ایرانیان / سخن گفت بر پهلوانی زبان (فردوسی - ۲/۲۹۱)
بسیاری کثرت، وفور نعمت خصب رخاء فراخی، بسامد تکرر کثرت وقوع
بی قوتی بی زوری ضعف، رنجوری بیماری، ضعف و بی حالی