- پدیذار
- نمایان آشکار ظاهر. یا پدیدار بودن، یا پدیدار جای کسی. جای وی مشخص و معلوم بودن
معنی پدیذار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بر سر کاری رفتن باشد که پیش ازین شروع در آن کرده باشند از سر گرفتن
نمایان، آشکار، آشکارا، ظاهر
پدیدار شدن: نمایان شدن، ظاهر شدن، به وجود آمدن
پدیدار شدن: نمایان شدن، ظاهر شدن، به وجود آمدن
پدید آورنده ظاهر کننده آشکار کننده
حالت و چگونگی پدیدار وضوح
مانند پدر
برقرار، مقاوم
از اول تا انتها
دست مرد، مددکار
خدمتکار، پادو، خادم
کفش و موزه و امثال آن پاپوش
ثابت، دائم، باقی، استوار، قائم، قوی، پابرجا
پاینده، جاویدان، باقی، برای مثال نباشد همی نیک و بد پایدار / همان به که نیکی بود یادگار (فردوسی - ۱/۸۵) ، برقرار، استوار، ثابت
کسی که پدر دارد، کنایه از نجیب، اصیل، نیک نژاد
پدرانه، ویژگی رفتار یا عملکردی مانند پدران، محبت آمیز
تحصیلدار، کسی که مراقبت از کشتزارها را به عهده دارد، خدمتکار، نوکر، پاکار
استوار، پابرجا، ثابت
کنایه از نجیب، اصیل
پاکار، آنکه کارش مراقبت از کشتزارهای دهقانان یا تقسیم آب و رسیدگی به برخی از کارهای مردم ده است، آنکه زیردست کدخدا یا میرآب است، نوکر، خدمتکار، پادو، تحصیل دار
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پایدان، لکا، پاافزار، لخا، پاپوش، پااوزار
Abiding, Enduring, Lasting, Stable, Sustainable, Unflagging
стойкий , длительный , стабильный , устойчивый , неустанный
bleibend, dauerhaft, stabil, nachhaltig, unermüdlich
стійкий , тривалий , стабільний , невтомний
trwały, stabilny, zrównoważony, nieznużony
持久的 , 稳定的 , 可持续的 , 不懈的
duradouro, estável, sustentável, incansável
duraturo, durevole, stabile, sostenibile, instancabile
perdurable, duradero, estable, sostenible, inquebrantable
durable, stable, inébranlable
blijvend, duurzaam, stabiel, onvermoeibaar
คงทน , คงทน , ยาวนาน , เสถียร , ยั่งยืน , ไม่เหนื่อย