جدول جو
جدول جو

معنی پدیانه - جستجوی لغت در جدول جو

پدیانه(پَ نَ)
پدیانا. قریه ای از نسف (نخشب) و ابوسلمۀ زاهد بدانجا منسوب است. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشیانه
تصویر مشیانه
(دخترانه)
نام نخستین زن در فرهنگ ایران باستان، برابر با حوا در اسطوره های سامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
ویژگی رفتار یا عملکردی مانند پدران، کنایه از محبت آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(تَدْ نَ)
قریه ای از قرای نسف. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
راستی نمودن. (منتهی الارب). راستی. (کشاف اصطلاحات الفنون) ، دینداری کردن. (منتهی الارب). دینداری. (کشاف اصطلاحات الفنون). دیندار شدن. (تاج المصادر بیهقی). دیندار گشتن. پارسایی. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
اسم است برای تمام آنچه که بدان خدا را عبادت کنند. (اقرب الموارد) ، دین و مذهب. ج، دیانات. (از اقرب الموارد) ، در اصطلاح فقهاء با کلمه تنزه و آنچه مابین خالق و مخلوق باشد مترادف است مانند قضاء و حکم و شرع. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
دی. دیینه. دیروز. (یادداشت مؤلف). دیروزی: و تریاق بزرگ تازۀ نارسیده مقدار یک باقلی دادم تا بسبب افیون خواب یابد و از سرفه برآساید و ماده غلیظ شود و سیلان نکند. روز دیگر هیچ نجنبانیدم ویرا، جز آنکه اطراف او را بفرمودم مالیدتا ماده را از بالا فرود آرم و مقدار یک باقلی کوچکتر از دیانه تریاق تازه دادم. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
نام نهری در اواسط روسیه، و آن وارد نهر سوره از توابع ولگا گردد و از ایالت سیمبیرسک سرچشمه گیرد و اول بشمال غربی و بعد بجنوب شرقی و سرانجام بمشرق جاری شود و دوباره به ایالت سیمبیرسک درآید، پس بسوی شمال رود و در نزدیکی نیگورود بنهر نامبرده ریزد. دو محاربه میان روسها و تاتارها بسال 1377 میلادی در ساحل این نهر اتفاق افتاده است، در جنگ اول روسها و در جنگ دوم تاتارها مغلوب شده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(پِ دَ نَ / نِ)
مانند پدر. درخور پدر. چون پدر. منسوب به پدر: در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفت نیست...و ما آن نصیحت پدرانه قبول کردیم. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
در خور پدر مانند پدر منسوب بپدر: (در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفت نیست... . و ما آن نصیحت پدرانه قبول کردیم) (لیهقی)، همچون پدر مانند پدر: پدرانه سخن گفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیانه
تصویر دیانه
از ریشه پارسی دینداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایانه
تصویر پایانه
((نِ))
ترمینال، مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایط نقلیه عمومی است، دستگاهی که به وسیله آن اطلاعات به یک سیستم مخابراتی یا الکترونیکی وارد و خارج می شود، (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایانه
تصویر پایانه
ترمینال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
الأبوّيّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
Fatherly, Paternally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternel, paternellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
ojcowski, ojcowsko
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
পিতৃতুল্য , পিতৃসুলভভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
отеческий , по-отечески
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
väterlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
батьківський , по-батьківськи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
والدین والا , پدرانہ طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
baba gibi, babacan bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
wa kibaba, kwa ubaba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
父亲般的 , 父亲般地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
아버지 같은 , 아버지처럼
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
父親らしい , 父親らしく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
אבאי , בצורה אבהית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
पितृवत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
แบบพ่อ , อย่างบิดา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
vaderlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternal, paternalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paterno, paternamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternal, paternalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
keayah-an, secara kebapakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی