جدول جو
جدول جو

معنی پدربزرگ - جستجوی لغت در جدول جو

پدربزرگ
پدر پدر، پدر مادر
تصویری از پدربزرگ
تصویر پدربزرگ
فرهنگ فارسی عمید
پدربزرگ
جد، نیا
متضاد: جده، مادربزرگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پربرگ
تصویر پربرگ
گیاهی که برگ بسیار دارد، بسیار برگ، کسی که ساز و سامان و توشۀ بسیار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مادربزرگ
تصویر مادربزرگ
مادر مادر، مادر پدر
فرهنگ فارسی عمید
(بُ زُ)
نام پرده ای از موسیقی که در نیمه شب سرایند. (غیاث) (از آنندراج). رجوع به زیربزرگان شود
لغت نامه دهخدا
(پُ بَ)
درخت پربرگ، وریق. وریقه. بسیاربرگ، بسیار رخت و کالا
لغت نامه دهخدا
(دَ بُ زُ)
مادر پدر. جدۀ پدری، مادر مادر. جدۀ مادری. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ زُ)
که سراو بزرگ باشد، کنایه از عظیم الشأن و عالی مرتبه. (برهان) (انجمن آرای ناصری) :
چو شدم سربزرگ درگاهش
یافتم راه توشه از راهش.
نظامی.
پسر گفتش آخر بزرگ دهی
به سرداری از سربزرگان مهی.
سعدی.
، پرزورغالب. خودخواه:
در این هم نبردی چو روباه و گرگ
تو سرکوچک آیی و من سربزرگ.
نظامی.
کآن یکی گر سگ است گرگ شود
وین بقصد تو سربزرگ شود.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(پِ دَبُ زُ)
پدر پدر. پدر مادر. جدّ. نیا
لغت نامه دهخدا
(بَ دِ بُ زُ)
نحس اکبر یعنی کیوان (زحل). (از مقدمۀ التفهیم ص قلو) ، پیوند اندام مردم. ج، ابداء. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، آغاز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پدر بزرگ
تصویر پدر بزرگ
پدر پدر جد پدری، پدر مادر جد مادری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادربزرگ
تصویر مادربزرگ
((~. بُ زُ))
مادر پدر، جدّه پدری، مادر مادر، جدّه مادری
فرهنگ فارسی معین
بی بی، جده
متضاد: آقابزرگ، پدربزرگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دیدن و گفتگو با پدر بزرگ یا مادر بزرگ خود در خواب، علامت آن است که با مشکلاتی مواجه می شوید که به سختی می توان از پس آنها برآمد، اما با گوش سپردن بر پند و اندرز دیگران سر انجام بر مشکلات غلبه می کنید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
Grandparent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بقعه ی میربزرگ در شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
ปู่ย่าตายาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
büyükbaba/büyükanne
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
दादा-दादी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
дідусь та бабуся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
бабушка или дедушка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پدربزرگ یا مادربزرگ
تصویر پدربزرگ یا مادربزرگ
দাদা-দাদি
دیکشنری فارسی به بنگالی