معنی پتینک - جستجوی لغت در جدول جو
پتینک
نوعی سبزی وحشی
ادامه...
نوعی سبزی وحشی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پینک
(نَ)
در تداول عامیانۀ زنانه، پیشانی خرد. پیشانی ناچیز، مجازاً، بخت: این پینک بسوزد، این بخت منست که موجب اینهمه مصیبت هاست
ادامه...
در تداول عامیانۀ زنانه، پیشانی خرد. پیشانی ناچیز، مجازاً، بخت: این پینک بسوزد، این بخت منست که موجب اینهمه مصیبت هاست
لغت نامه دهخدا
پینک
پیشانی خرد پیشانی ناچیز، بخت اقبال: این پینک بسوزد. (این بخت منسبت که موجب این همه مصیبتهاست)
ادامه...
پیشانی خرد پیشانی ناچیز، بخت اقبال: این پینک بسوزد. (این بخت منسبت که موجب این همه مصیبتهاست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پینک
پینک
((نَ))
پیشانی خرد، پیشانی ناچیز. بخت، اقبال
ادامه...
پیشانی خرد، پیشانی ناچیز. بخت، اقبال
فرهنگ فارسی معین
پتینه
نوعی سبزی خوراکی، پونه ی وحشی
ادامه...
نوعی سبزی خوراکی، پونه ی وحشی
فرهنگ گویش مازندرانی
پتنیک
از گیاهان خودرو دارای برگ های مایل به سفید، پونه
ادامه...
از گیاهان خودرو دارای برگ های مایل به سفید، پونه
فرهنگ گویش مازندرانی
پئینک
پشت، پشت سری ها، اعقاب وابستگان
ادامه...
پشت، پشت سری ها، اعقاب وابستگان
فرهنگ گویش مازندرانی
پتیک
بسیار کم و اندک، کوچک، خمسه مستسرقه، پنج روز آخر سال که در گاه شمار سنتی به تعداد
ادامه...
بسیار کم و اندک، کوچک، خمسه مستسرقه، پنج روز آخر سال که در گاه شمار سنتی به تعداد
فرهنگ گویش مازندرانی
پتنک
گیاهی خودرو و خوراکی –پونه
ادامه...
گیاهی خودرو و خوراکی –پونه
فرهنگ گویش مازندرانی
پینک
وصله، آستر، نام مرتعی در سوادکوه، از توابع دهستان بندپی بابل
ادامه...
وصله، آستر، نام مرتعی در سوادکوه، از توابع دهستان بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
تینک
گلخن حمام، تون حمام
ادامه...
گلخن حمام، تون حمام
فرهنگ گویش مازندرانی
پرپتینک هکردن
از هم باز کردن، جدا کردن، ورقه ورقه کردن
ادامه...
از هم باز کردن، جدا کردن، ورقه ورقه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی