از پت بمعنی مو، قسمی منسوج پشمین. پشمینۀ معروف کشمیری. (رشیدی). پارچۀ زفت پشمین که بر روی لحاف و گاهی تنها چون لحاف بر روی افکنند. فرالاوی گوید در صفت جوانی صوفی: بتن بر یکی ژنده ای از پتو شب و روز بودی بروی و بمو. (از جهانگیری). و این کلمه ظاهراًاز پتو به ضم پا و تاست که در لهجۀ کرمانیان بمعنی پرپشم و پشم آلوست
از پت بمعنی مو، قسمی منسوج پشمین. پشمینۀ معروف کشمیری. (رشیدی). پارچۀ زفت پشمین که بر روی لحاف و گاهی تنها چون لحاف بر روی افکنند. فرالاوی گوید در صفت جوانی صوفی: بتن بر یکی ژنده ای از پتو شب و روز بودی بروی و بمو. (از جهانگیری). و این کلمه ظاهراًاز پُتُو به ضم پا و تاست که در لهجۀ کرمانیان بمعنی پرپشم و پشم آلوست
۱ـ خواب پتوی کثیف، نشانه خیانت و بی وفایی است. ، ۲ـ خواب پتوی تمیز و پاکیزه، نشانه اقبال است. و اینکه از بیماریی خطرناک توسط عواملی ناشناخته نجات خواهید یافت.
۱ـ خواب پتوی کثیف، نشانه خیانت و بی وفایی است. ، ۲ـ خواب پتوی تمیز و پاکیزه، نشانه اقبال است. و اینکه از بیماریی خطرناک توسط عواملی ناشناخته نجات خواهید یافت.
مردی رومی که او را به تهمت مخالفت با کلد امپراطور روم محکوم به مرگ کردند و زن او مسماه به آرّی آرّیا پیش از او خود را بکشت و قبل از مرگ برای تشجیع شوهر خود گفت ’پتوس، بنگر مرگ را تعبی نیست’
مردی رومی که او را به تهمت مخالفت با کُلد امپراطور روم محکوم به مرگ کردند و زن او مسماه به آرّی آرّیا پیش از او خود را بکشت و قبل از مرگ برای تشجیع شوهر خود گفت ’پتوس، بنگر مرگ را تعبی نیست’
نوار پهن که سربازان و چارپاران و بعضی مردم بساق پاپیچندمچ پیچ پاپیچ، کرکهای بسیار ریز و درهم تافته در روی بعضی از اندامهای گیاهی خصوصا برگ و گل و ساقه. چکش بزرگ فولادین که آهنگران بدان آهن و پولاد و مانند آن کوبند آهن کوب کوبن کوبیازه مرزبه گزینه پکوک
نوار پهن که سربازان و چارپاران و بعضی مردم بساق پاپیچندمچ پیچ پاپیچ، کرکهای بسیار ریز و درهم تافته در روی بعضی از اندامهای گیاهی خصوصا برگ و گل و ساقه. چکش بزرگ فولادین که آهنگران بدان آهن و پولاد و مانند آن کوبند آهن کوب کوبن کوبیازه مرزبه گزینه پکوک
هندی یا برگرفته از هندی فسونک: تو پال یا چوب که برروی آن افسون نویسند تنکه طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن را گویند که در آن اسما و طلسمات و تعویذ نقش کنند
هندی یا برگرفته از هندی فسونک: تو پال یا چوب که برروی آن افسون نویسند تنکه طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن را گویند که در آن اسما و طلسمات و تعویذ نقش کنند