سوزش و درد باشد و آنرا بعربی جوی خوانند، (برهان)، و بعض لغت نویسان این بیت را شاهد آورده اند: دور بادا شده از خانه و کاشانۀ تو بوی حنّا و خضاب و زنخ پایازی، سوزنی، سوزنی در قصیده ای که شروع آن جدّ است و در مدح دهقان غازی نامی گفته است در آخر قصیده گوید: هیچ شعری نبود اندر شعر خوش من کاندر او طیبتکی نبود و زیج و بازی گرچه با نازی امامیست بهمسایگیت تو ز خوش صحبتیش با طرب و با نازی دور بادا شده از خانه و کاشانۀ تو بوی حنّا و خضاب زنخ بانازی، و بر حسب اغلب احتمالات با نازی یا چیزی شبیه به آن نسبت این امام است و سوزنی بمزاح دوری او را و بوی حنّا و خضاب زنخ او را از خانه ممدوح از خدا به دعا میخواهد
سوزش و درد باشد و آنرا بعربی جوی خوانند، (برهان)، و بعض لغت نویسان این بیت را شاهد آورده اند: دور بادا شده از خانه و کاشانۀ تو بوی حنّا و خضاب و زنخ پایازی، سوزنی، سوزنی در قصیده ای که شروع آن جدّ است و در مدح دهقان غازی نامی گفته است در آخر قصیده گوید: هیچ شعری نبود اندر شعر خوش من کاندر او طیبتکی نبود و زیج و بازی گرچه با نازی امامیست بهمسایگیت تو ز خوش صحبتیش با طرب و با نازی دور بادا شده از خانه و کاشانۀ تو بوی حنّا و خضاب زنخ بانازی، و بر حسب اغلب احتمالات با نازی یا چیزی شبیه به آن نسبت این امام است و سوزنی بمزاح دوری او را و بوی حنّا و خضاب زنخ او را از خانه ممدوح از خدا به دعا میخواهد
نگاهبانی کردن حراست کردن در نظر داشتن مواظب بودن، توقف کردن بودن ایستادن ماندن درنگ کردن، ثبات و دوام داشتن مدام بودن جاوید بودن قایم بودن، منتظر بودن چشم داشتن، پایداری کردن پا فشردن، بقا زیستن ماندن، قسمت کردن بخشیدن، مهم شمردن وزن نهادن، رصد کردن و مراقبت کردن: (پاییدن وقت) و (پاییدن ستاره) و (بپای تا بدایره اندر آید) (التفهیم 64) و (بپای ارتفاع آفتاب را) (التفهیم 313) -10 ملتفت و متوجه بودن
نگاهبانی کردن حراست کردن در نظر داشتن مواظب بودن، توقف کردن بودن ایستادن ماندن درنگ کردن، ثبات و دوام داشتن مدام بودن جاوید بودن قایم بودن، منتظر بودن چشم داشتن، پایداری کردن پا فشردن، بقا زیستن ماندن، قسمت کردن بخشیدن، مهم شمردن وزن نهادن، رصد کردن و مراقبت کردن: (پاییدن وقت) و (پاییدن ستاره) و (بپای تا بدایره اندر آید) (التفهیم 64) و (بپای ارتفاع آفتاب را) (التفهیم 313) -10 ملتفت و متوجه بودن
یکی از فصول چهارگانه سال و آن فصل سوم سال است میان تابستان و زمستان مدت ماندن آفتاب است در بروج میزان و عقرب و قوس خزان خریف برگ ریزان. یا پاییز عمر. روزگار پیری
یکی از فصول چهارگانه سال و آن فصل سوم سال است میان تابستان و زمستان مدت ماندن آفتاب است در بروج میزان و عقرب و قوس خزان خریف برگ ریزان. یا پاییز عمر. روزگار پیری
۱ـ اگر زنی خواب فصل پاییز ببیند، نشانه آن است که از دعوا و اختلافات دیگران برای کسب دارایی سود خواهد برد. ، ۲ـ اگر زنی خواب ببیند در فصل پاییز می خواهد ازدواح کند، نشانه آن است که شوهری دلخواه خواهد یافت و زندگی مطلوبی خواهد داشت.
۱ـ اگر زنی خواب فصل پاییز ببیند، نشانه آن است که از دعوا و اختلافات دیگران برای کسب دارایی سود خواهد برد. ، ۲ـ اگر زنی خواب ببیند در فصل پاییز می خواهد ازدواح کند، نشانه آن است که شوهری دلخواه خواهد یافت و زندگی مطلوبی خواهد داشت.