جدول جو
جدول جو

معنی پاگنن - جستجوی لغت در جدول جو

پاگنن(نُ)
قسمی ماهوت سیاه لطیف که در سدان کنند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاگون
تصویر پاگون
سردوشی، سردوشی که به لباس نظامیان دوخته می شود
فرهنگ فارسی عمید
بلز فرانسوآ د، معروف به کنت د مروی ّ مهندس نظامی فرانسوی، مولد بسال 1604م، 1012/ هجری قمری در آوینیون و وفات در سنۀ 1665م، (1075 هجری قمری) بپاریس، وی از اخلاف خاندانی از پاتریسی هاست که در ناپل میزیستند و او خود به صنعت اسلحه سازی پرداخت و در محاصرۀ مونتبان بسال 1621م، 1030/ هجری قمری از یک چشم نابینا شد و در جنگ گردنۀ سوزو در محاصرۀ نانسی بسال 1633م، 1042/ هجری قمری با اعمال شجاعانۀ خویش مشهور گشت در 1644م، 1053/ هجری قمری در پرتقال بمنصب سرتیپی ارتقا یافت و پس از چندی بپاریس بازگشت و بمطالعۀ ریاضیات و جغرافیا و تاریخ پرداخت، نام وی به نوعی از استحکامات داده شده است که در کتاب خویش موسوم به رسالۀ استحکامات مؤلّف بسال 1646م، / 1055 هجری قمری بدان اشاره کرده است
لغت نامه دهخدا
رجوع به پاگن شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
سردوشی. پاگون
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاگون
تصویر پاگون
سر دوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاگن
تصویر پاگن
سر دوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاگون
تصویر پاگون
سردوشی
فرهنگ فارسی معین
پاگن، سردوشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد