جدول جو
جدول جو

معنی پاکخو - جستجوی لغت در جدول جو

پاکخو
پاکیزه خو، پاکخوی:
مهتر پاکخوی پاک سیر
خواجه سید عمید ابن زیاد،
فرخی
لغت نامه دهخدا
پاکخو
کسی که دارای خوی پاک است پاکیزه خو خوشخوی
تصویری از پاکخو
تصویر پاکخو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاک خو
تصویر پاک خو
پاکیزه خوی، خوش خلق، خوش خو
فرهنگ فارسی عمید
که خلقی منزّه دارد، پاکیزه خو
لغت نامه دهخدا
(اَ فا)
پارسا. عفیف:
که گر پارسا باشد و پاکرو
طریقت شناس و نصیحت شنو...
سعدی.
جوانی پاکباز و پاکرو بود
که با پاکیزه روئی در گرو بود.
سعدی.
هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاکروی که بود تردامن شد.
حافظ.
آدمی پاکرو نیست از سر بریدن او را باک نباشد. (تاریخ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاکخوی
تصویر پاکخوی
پاکخو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکرو
تصویر پاکرو
پارسا عفیف
فرهنگ لغت هوشیار