پاوچک پاچک، سرگین خشک شدۀ گاو، تاپال، تپاله، پاوچک، غوشا، غوشاک ادامه... پاچک، سرگین خشک شدۀ گاو، تاپال، تپاله، پاوچک، غوشا، غوشاک تصویر پاوچک فرهنگ فارسی عمید
پاوچک(چَ) پاچک. (جهانگیری). سرگین گاو خشک شده. (برهان) ادامه... پاچک. (جهانگیری). سرگین گاو خشک شده. (برهان) لغت نامه دهخدا
پاوچک سرگین گاو خشک شده پاچک تاپاله تاپه ادامه... سرگین گاو خشک شده پاچک تاپاله تاپه تصویر پاوچک فرهنگ لغت هوشیار