- پانوراما
- فرانسوی کراندیس پرده نقاشی مدور بزرگی که بدرو دیوار سقف مدوری چسبانده باشندو هر کس که وسط آن بایستد پندارد که افق را نظاره میکند، ساختمانی که دارای چنین پرده ای باشد
معنی پانوراما - جستجوی لغت در جدول جو
- پانوراما
- پردۀ نقاشی که در ساختمانی که سقف مدور دارد به دور دیوار سقف بچسبانند چنان که هرکس در آنجا بایستد گمان کند که افق را در اطراف خود می بیند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرانسوی کراندیسیک -1 طریقه ای که عبارتست از چرخاندن دوربین عکاسی بر روی محوری افقی یا عمودی در مدتی که از مناظر عکس برداری میشود، فیلمهایی که بطریقه فوق عکس برداری میشود
در سینما، ویژگی تصویری که به طریقۀ پانوراما تهیه شده است
Panoramically
панорамно
panoramisch
панорамно
panoramicznie
panoramicament
panoramicamante
panorámicamente
panoramiquement
panoramisch
อย่างพาโนรามา
secara panorama
بطريقةٍ هزيلةٍ
पैनोरमिक रूप से
בצורה פנורמית
panoramik olarak
kwa namna ya panorama
প্যানোরামিকভাবে
پانورامک طور پر