جدول جو
جدول جو

معنی پالافکس - جستجوی لغت در جدول جو

پالافکس
(فُ)
دن ژوزه د. دوک ساراگس از نجبای آراگن که با دفاع دلیرانۀ خویش از ساراگس بسال 1809م. 1223/ هجری قمری مشهور گشت. مولد بسال 1780م. 1193/ هجری قمری و وفات در سنۀ 1847م. / 1263ه. ق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پالاس
تصویر پالاس
پلاس، فرشی که از پشم به رنگ های مختلف می بافند و پرز ندارد، گلیم، جامۀ پشمی خشن و ستبر که قلندران و درویشان بر تن می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(مُ)
از استحکامات اسپانیا در کاتالونی بر ساحل بحرالروم. دارای 2500 تن سکنه. و این نقطه بندر تجارتی کوچکی است و مؤسسات دریائی دارد
لغت نامه دهخدا
(لَ)
پولاد. (اوبهی). و آن صورتی از بلارک است
لغت نامه دهخدا
فرانسوا، مورخ و روزنامه نگار چک، مولد بسال 1798م، / 1212 هجری قمری در هودس لاویس و وفات در سنۀ 1876م، 1292/ هجری قمری
لغت نامه دهخدا
(اُ)
یا پلو گنگباری مجمعالجزائری از میکرونزی در مغرب کارولین دارای 4600 تن سکنه این گنگبار پیش از این تحت حمایت ژاپن بود
لغت نامه دهخدا
پیتر سیمون، طبیعی دان آلمانی، مولد برلین 1741م، 1153/ هجری قمری و وفات 1811م، 1225/ هجری قمری وی در اورال، دریای خزر، آلتائی و چین سیاحت و بسیاری اکتشافات علمی کرده و او را کتابهای چند است
پسر اواندر و او بنابرقول ویرژیلیوس بدست تورنوس پادشاه قوم روتولی که در لاسیوم میزیستند کشته شد و انئاس انتقام وی بستد، (تمدن قدیم)
یکی از نامهای می نرو الهۀ جنگ
لغت نامه دهخدا
یکی از مقربین (کلود) امپراطور روم که او برای ازدواج با اگری پین کلود، مخدوم خویش را مسموم ساخت
لغت نامه دهخدا
شعوری بدان معنی پلاس یعنی گلیم و نمد و جل و کهنه داده است و ظاهراً این صورت، لفظ ترکی پلاس فارسی است، و رجوع به نرم دار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پالاس
تصویر پالاس
فرانسوی کاخ
فرهنگ لغت هوشیار