معنی پالاتینا - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

عنصر فلزی نقره ای رنگ و قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی و جواهرسازی و شکسته بندی و دندان پزشکی کاربرد دارد، طلای سفید

(پالاتین)

شاهزاده خانم پالاتین، لقب (شارلوت الیزابت باویر) و (آن دوگنزاک)

(لِ)

ژی وان نی پیرلویژی... قول ساز و مجدّد موسیقی دینی ملقب به ’پادشاه موسیقی’ مولد در 1526م. 930/ هجری قمری و وفات در 1594م. 1002/ ه. ق

در حال پالودن

(پْلا / پِ)

زر سفید. طلای سفید. رجوع به پلاطین شود

کندرونده، (تتمۀ برهان)، اسب بارگیر و بارکش، (تتمۀ برهان)، ظاهراً این کلمه مصحف پالانی باشد

(تَ)

یکی از پشته ها و تلال هفتگانه روم قدیم که بنابر روایات کهن نخستین مساکن رومیان بدانجا بنا شده است و رجوع به پالاسیوم شود

در حال پالودن و پالاییدن

فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است

((پِ))

طلای سفید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما