جدول جو
جدول جو

معنی پاستان - جستجوی لغت در جدول جو

پاستان
(سِ)
بمعنی باستار. (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باستان
تصویر باستان
(پسرانه)
قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته (نگارش کردی: باستان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاسبان
تصویر پاسبان
مامور نیروی انتظامی و شهربانی سابق که وظیفه اش حفظ نظم و آرامش شهر است، نگهبان، محافظ، محافظت کننده
پاسبان فلک: کنایه از ستارۀ زحل، کیوان، کنایه از خادم پیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باستان
تصویر باستان
کهنه، گذشته، دیرین، زمان قدیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داستان
تصویر داستان
افسانه، سرگذشت، حکایت دستان، قصه، مثل
داستان راندن: کنایه از داستان گفتن، قصه گفتن، حکایت کردن
داستان زدن: افسانه گفتن، مثل زدن، برای مثال شگفت آمدش داستانی بزد / که دیوانه خندد ز کردار خود (فردوسی - ۳/۳۷۶)
داستان شدن: کنایه از مشهور شدن، بلندآوازه شدن، برای مثال از مردمی میان جهان داستان شدی / جز داستان خویش دگر داستان مخوان (فرخی - ۲۹۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باستان
تصویر باستان
کهنه، قدیم، دیرینه، کهن، زمان گذشته، ضد نو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسبان
تصویر پاسبان
محافظ، مراقب، حارس، نگاهبان، نگهدار، قرقاول، حافظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داستان
تصویر داستان
حکایت، نقل، قصه، سرگذشت، حدیث، افسانه، حادثه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرستان
تصویر پرستان
در حال پرستیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داستان
تصویر داستان
سرگذشت، قصه، حکایت، مشهور، زبانزد خاص و عام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاسبان
تصویر پاسبان
نگاهبان، محافظ، کسی که از طرف شهربانی مأمور حفظ نظم و آسایش شهر است، شب زنده دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باستان
تصویر باستان
قدیم، گذشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاسبان
تصویر پاسبان
پلیس، آژان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داستان
تصویر داستان
قصه، اسطوره، روایت، حکایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باستان
تصویر باستان
عتیق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داستان
تصویر داستان
Fiction, Story, Tale
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داستان
تصویر داستان
fiction, histoire, conte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از داستان
تصویر داستان
fiksi, cerita
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از داستان
تصویر داستان
นวนิยาย , เรื่องราว , นิทาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از داستان
تصویر داستان
hadithi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از داستان
تصویر داستان
kurgu, hikaye
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از داستان
تصویر داستان
소설 , 이야기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از داستان
تصویر داستان
小説 , 物語
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از داستان
تصویر داستان
דמיון , סִיפּוּר , סִפּוּר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از داستان
تصویر داستان
कथा , कहानी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از داستان
تصویر داستان
Fiktion, Geschichte
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داستان
تصویر داستان
fictie, verhaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از داستان
تصویر داستان
ficción, historia, cuento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داستان
تصویر داستان
finzione, storia, racconto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داستان
تصویر داستان
ficção, história, conto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داستان
تصویر داستان
小说 , 故事
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داستان
تصویر داستان
fikcja, opowieść
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داستان
تصویر داستان
вигадка , історія , казка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داستان
تصویر داستان
фантастика , рассказ
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داستان
تصویر داستان
কল্পকাহিনী , গল্প , গল্প
دیکشنری فارسی به بنگالی