جدول جو
جدول جو

معنی پاستازا - جستجوی لغت در جدول جو

پاستازا
یا پاستاسا، رودی به امریکای جنوبی در کشور اکوآتر و پرو و آن از کردیلرآندها سرچشمه گیرد و پس از عبور از صحرائی قفرو وسیع وارد مارانن شود، طول آن 700 هزارگز است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استهزا
تصویر استهزا
مسخره کردن، ریشخند کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ رِ)
شهری به ایتالیا، در ساحل دریاچۀ ماژور، دارای 1900 تن سکنه و کنفرانس اقتصادی بین المللی بسال 1932 میلادی بدانجا بود، نرم شمردن چیزی را. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
بمعنی باستار. (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا
لگد، (فرهنگ رشیدی) :
چون شدندی چو بیهشان در خواب
پاستاری به پاسبانش زدند،
؟ (از فرهنگ رشیدی)،
و ظاهراً این صورت مصحف پاسپار است، رجوع به پاسپار شود
لغت نامه دهخدا
ژیودیتا، مغنیۀ ایتالیائی، مولد بسال 1798م، 1212/ هجری قمری در شهر کم و وفات در سنۀ 1865م، 1281/ هجری قمری
لغت نامه دهخدا
بر کسی خندیدن، طنز، تمسخر، تمسخر کردن، ریشخند کردن، تهکم افسوس کردن ریشخند نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از مواد کار و برنامه رشته مجسمه سازی در هنرستانها و آن ساختن پا بوسیله گل و موم و غیره است از روی مدل زنده مقابل دست سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تمسخر، ریشخند، سخریه، مسخره، مضحکه، شوخی، طنز، فسوس، لودگی، هزل
فرهنگ واژه مترادف متضاد