مربوط به پارس مثلاً هنر پارسی، اهل پارس، از مردم پارس، زبان رسمی مردم ایران، فارسی، تهیه شده در پارس، ایرانی، زردشتی، به خصوص زردشتی مقیم هند پارسی باستان: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان هخامنشی متداول بوده و کتیبه هایی از آن به خط میخی باقی مانده است، فارسی باستان پارسی دری: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در دورۀ اسلامی پدید آمد و در ایران، افغانستان و تاجیکستان متداول است، فارسی دری پارسی میانه: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان اشکانیان و ساسانیان متداول بوده است، فارسی میانه
مربوط به پارس مثلاً هنر پارسی، اهل پارس، از مردم پارس، زبان رسمی مردم ایران، فارسی، تهیه شده در پارس، ایرانی، زردشتی، به خصوص زردشتی مقیم هند پارسی باستان: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان هخامنشی متداول بوده و کتیبه هایی از آن به خط میخی باقی مانده است، فارسی باستان پارسی دری: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در دورۀ اسلامی پدید آمد و در ایران، افغانستان و تاجیکستان متداول است، فارسی دری پارسی میانه: زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان اشکانیان و ساسانیان متداول بوده است، فارسی میانه
اگوست آمبرواز. طبیب دانشمند فرانسوی، فرزند ’پیر الکساندر’. وی در سال 1818 میلادی در پاریس متولد شد و بسال 1879 در همان شهر وفات کرد. در سال 1850 بسمت طبیب مریضخانه ها منصوب شد و در1858 به استادی طب قانونی و عضویت اکادمی طب انتخاب شد. آثار فراوانی دارد از آن جمله: ارتباط طب قانونی جنایت کنتس دو گرلیتز، فرهنگ صحی عمومی و سلامت، مطالعۀ طب قانونی درباب سؤقصد اخلاقی، مطالعۀ طب قانونی درباب سقط جنین، مسألۀ طب قانونی درباب امراض شخصی و امراض ساری
اگوست آمبرواز. طبیب دانشمند فرانسوی، فرزند ’پیر الکساندر’. وی در سال 1818 میلادی در پاریس متولد شد و بسال 1879 در همان شهر وفات کرد. در سال 1850 بسمت طبیب مریضخانه ها منصوب شد و در1858 به استادی طب قانونی و عضویت اکادمی طب انتخاب شد. آثار فراوانی دارد از آن جمله: ارتباط طب قانونی جنایت کنتس دو گرلیتز، فرهنگ صحی عمومی و سلامت، مطالعۀ طب قانونی درباب سؤقصد اخلاقی، مطالعۀ طب قانونی درباب سقط جنین، مسألۀ طب قانونی درباب امراض شخصی و امراض ساری
درستکار. با صحّت عمل. مقابل ناپاکدست: نبیرۀ جهاندار هوشنگ هست همان راد و بینادل و پاکدست. فردوسی. گشاده زبان و دل و پاکدست پرستندۀ شاه و یزدان پرست. فردوسی. سر بسر دعویست مرد امر و معنی دار کو تیزبینی پاکدستی رهبری غمخوار کو. سنائی
درستکار. با صحّت عمل. مقابل ناپاکدست: نبیرۀ جهاندار هوشنگ هست همان راد و بینادل و پاکدست. فردوسی. گشاده زبان و دل و پاکدست پرستندۀ شاه و یزدان پرست. فردوسی. سر بسر دعویست مرد امر و معنی دار کو تیزبینی پاکدستی رهبری غمخوار کو. سنائی