جدول جو
جدول جو

معنی پاتیناژ - جستجوی لغت در جدول جو

پاتیناژ
ورزشی که در پیست مخصوص و با کفش هایی که زیر آن تیغه دارد، روی یخ سر می خورند و حرکات نمایشی انجام می دهند
تصویری از پاتیناژ
تصویر پاتیناژ
فرهنگ فارسی عمید
پاتیناژ
عمل لغزیدن و سریدن با پاتن، رجوع به پاتن شود
لغت نامه دهخدا
پاتیناژ
فرانسوی سرش
تصویری از پاتیناژ
تصویر پاتیناژ
فرهنگ لغت هوشیار
پاتیناژ
نوعی اسکی روی یخ
تصویری از پاتیناژ
تصویر پاتیناژ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاتیرا
تصویر پاتیرا
(پسرانه)
فراوانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تاتینا
تصویر تاتینا
(دخترانه)
پرنده ای شکاری
فرهنگ نامهای ایرانی
رودخانه ای به امریکای جنوبی در کشور کلمبیا که از میان کردیلر مرکزی و غربی سرچشمه میگیرد و به اقیانوس کبیر میریزد، دلتای آن دارای یازده شاخه و طولش 480000 گز است
لغت نامه دهخدا
پاتینی، غله برافشان، پاتنی
لغت نامه دهخدا
نیکلا دو، مارشال فرانسوی، متولد در پاریس و یکی از بهترین فرماندهان عصر لوئی چهاردهم، وی ’دوک ساووا’ رادر ’استافورد’ به سال 1690 میلادی و در ’مارسی’ به سال 1693 مغلوب ساخت و خود رالایق کارهای مهم نشان داد، و چون مردی متفکر بود و جان سربازان خود را عزیز میداشت و بی جهت آنان را بکشتن نمیداد سربازانش او را ’پدر فکر’ نام دادند، او ازخود ’یادداشتها’ باقی گذاشته است، (1637 - 1712)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
بلغت بربری باشه را گویند و آن مرغی است شکاری از جنس زرد چشم و آنرابه عربی ابوعماره خوانند. گوشت ویرا پخته و خشک کرده بسایند و سه روز با آب سرد خورند، سرفه را نافع است و سرگین او کلف را زایل کند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
خوزه. مرد سیاسی اسپانیائی مولد بسال 1667م. مطابق با 1078 هجری قمری در میلان. وفات در سنۀ 1736 مطابق با 1149 هجری قمری و وی برای رهائی اسپانیا از انحطاط کوشش بسیار کرده است
لغت نامه دهخدا
دانه برافشان، چچ، طبقی از چوب به هیأت برهونی که غله بدان افشانند پاک کردن را، پاتین، رجوع به پاتنی شود
لغت نامه دهخدا
(پُ)
مرداب پمتینا، ناحیه ای است مردابی در ایالت روم که سابقاً حاصل خیز بوده و 23 شهر آباد در آن ناحیه وجود داشته است. (حواشی تمدن قدیم فلسفی)
لغت نامه دهخدا
بلده ای به بلژیک دارای 11600 تن سکنه، مصنوعات آن سفالینه و جامه های سپید
لغت نامه دهخدا
شتابزدگی، تعجیل، پارنج، پامزد، و صاحب برهان گوید بزبان زند و پازند بهمین معنی آمده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاتینی
تصویر پاتینی
پاتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاتیساژ
تصویر کاتیساژ
فرانسوی اهار، پرادخت (لمعان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاتین
تصویر پاتین
پاتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتینا
تصویر اتینا
((اَ تَ یا تِ))
حشرات کوچک، کنایه از آدم فرومایه، خرج بیهوده
فرهنگ فارسی معین
پی تسا تی ساپه
فرهنگ گویش مازندرانی
سرازیری سرپایینی، سمت پایین مکان و جایی مشخص
فرهنگ گویش مازندرانی