جدول جو
جدول جو

معنی وکواک - جستجوی لغت در جدول جو

وکواک
(وَکْ)
گردگردنده در رفتار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، بددل و ترسنده. (منتهی الارب) (آنندراج). جبان. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَکْ وا کَ)
زن کلان سرین. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(وَکْ وَ)
آواز و صدا و غوغای سگ را گویند. (برهان) (آنندراج). وک وک. وق وق. وغ وغ. آواز سگ. (حاشیۀ برهان قاطع) : چون سگان محله چست بایستند وک وک آغاز کنند. (معارف بهأولد چ 1338 ه. ش. ص 42)
لغت نامه دهخدا
سکسکه
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ای به اندازه ی اردک که رنگ سینه اش سفید می باشد
فرهنگ گویش مازندرانی