جدول جو
جدول جو

معنی وپاتن - جستجوی لغت در جدول جو

وپاتن
بوجار کردن گندم و برنج و غیره با سینی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
هانری. عالم لاطینی فرانسوی مؤلف آثار عمده در باب تراژدی های یونان و شعر لاطینی. مولد 1793م. مطابق با 1208 هجری قمری وفات بسال 1876م. مطابق با1293 ه. ق
گی. طبیب فرانسوی متولد بناحیت اوآز او بحسن قریحه و ذوق سلیم معروف و نامه های شیرین و دلپسند فکاهی او مشهور است
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کفشی که در گل پوشند، تخت کفشی از چوب یا فلز که زیر آن تیغه ای آهنین از طول هست و آنرا برای لغزیدن و سریدن روی یخ بزیر کفش بندند و این کار نوعی ورزش زمستانی است
لغت نامه دهخدا
(نَ بَ کَ دَ)
گفتن. (ناظم الاطباء). واتم به لغت اصفهانی به معنی گفتم باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
چیز ثابت و پاینده و در جای خود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، وتن. (ناظم الاطباء) ، آب روان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : وتن الماء وتوناً، پیوسته روان ماند آب و منقطع نشد. (منتهی الارب) (المنجد) ، الماء الواتن، هوالمعین الدائم الذی لایجری، او لایذهب. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از واتن
تصویر واتن
گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
افشاندن، پاشیده شدن، متلاشی ساختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بوجاری کردن شلتوک برنج با پارو یا طبق چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
پاشیدن، پاشید
فرهنگ گویش مازندرانی
امر و پاتن
فرهنگ گویش مازندرانی