جدول جو
جدول جو

معنی وهفیه - جستجوی لغت در جدول جو

وهفیه
(وُ فی یَ)
وهافه. خدمتگری کلیسا. (منتهی الارب) (آنندراج). طریقه الواهف. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ می یَ)
مؤنث وهمی. ج، وهمیات.
- قوه وهمیه، قوه واهمه. رجوع به واهمه شود
لغت نامه دهخدا
(وَ هی یَ)
خدمتگری در کلیسا. خدمت کلیسا. (ناظم الاطباء). حدیث: لایغیّر وافه عن وفهیته و لا قسیس عن قسّیسیّته. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ کَ دَ)
حال وصف. (از اقرب الموارد). رجوع به وصف شود
لغت نامه دهخدا
(وُ هََ یْ یَ)
مصغر وهی، و آن شکاف چیزی و دریدگی آن است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(وَهَْ یَ)
کشیدگی ادیم و جز آن. (منتهی الارب). کفیدگی ادیم. (آنندراج). و منه قولهم غادر وهیه لاترقع، ای فتقاً لاتقدر (یقدر) علی رتقه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وصفیه
تصویر وصفیه
وصفیه در فارسی ستایه ای زابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وهمیه
تصویر وهمیه
وهمیه در فارسی مونث وهمی پنداره ای سمرادین مونث وهمی، جمع وهمیات
فرهنگ لغت هوشیار