زمین هموار پست، یا زمین گرد پست هموار. (منتهی الارب) (آنندراج) : وهضه من عرفط، زمین پست مغاک عرفطناک، و این لغتی است در وهطه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
زمین هموار پست، یا زمین گرد پست هموار. (منتهی الارب) (آنندراج) : وهضه من عرفط، زمین پست مغاک عرفطناک، و این لغتی است در وهطه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
اول از هر چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) : اول وهله، ای دفعه. (مهذب الاسماء) ، ترس و بیم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). نوبت و کرت. (غیاث اللغات)
اول از هر چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) : اول وهله، ای دفعه. (مهذب الاسماء) ، ترس و بیم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). نوبت و کرت. (غیاث اللغات)
سودگی سم ستور از سنگ و جز آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آب که در سم ستور افتد. (مهذب الاسماء). رجوع به رهسه و رهص و صبح الاعشی ج 2 ص 28 شود
سودگی سم ستور از سنگ و جز آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آب که در سم ستور افتد. (مهذب الاسماء). رجوع به رهسه و رهص و صبح الاعشی ج 2 ص 28 شود
شکستن چیزی نرم و سست یا میان کاواک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). چیزی سست را شکستن. (تاج المصادر بیهقی) ، سرشکستن، سخت سپردن زیر پای و سخت بر زمین زدن و انداختن به درشتی. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). چیزی را نیک اسپردن. (تاج المصادر) ، خصی کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). فعل آن از باب ضرب آید. (منتهی الارب)
شکستن چیزی نرم و سست یا میان کاواک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). چیزی سست را شکستن. (تاج المصادر بیهقی) ، سرشکستن، سخت سپردن زیر پای و سخت بر زمین زدن و انداختن به درشتی. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). چیزی را نیک اسپردن. (تاج المصادر) ، خصی کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). فعل آن از باب ضرب آید. (منتهی الارب)